اشعار(طریقت)دوبیتی (آری آری ) بگفتند: آذر

۩۩۩ ☫اشعار(طریقت)دوبیتی (آری آری ) بگفتند: آذر )☫ ۩۩۩
بر انجمن شقایق از دور سلام
با دردسر علایق از دور سلام
در پرده چرا پیام گویم :حاشا
بی پرده مخالفانِ لایق از دور سلام
بابا جهان ندارد، سارا زبان ندارد
دارا ستارهای در هفت آسمان ندارد
کارون تپید،خشکید البرز لب فرو بست
در قله ی دماوند، آتشفشان ندارد
دیو سپیدِ دربند آسان رهید وُ بگریخت
رستم در این زمانهِ گُرزِ گران ندارد
روز وداع یاران ، زایندهرود خشکید
زیرا دِگر سپاهان، نقش جهان ندارد
نام خلیجِ دریا نامی دگر نهادند
افسانه های آرش تیر و کمان ندارد
رویای مازنیها دریایِ دیگران شد
نادر به خاک رفتــه میهن جوان ندارد
بابا! کجای کاری دزدان سرزمینت
بر بیستون نویسند:کو دلستان ندارد
مآییم : پاره پاره :فریادمان بلند است
سالم نمانده جائی نوشیروان ندارد
سرخ و سپید و سبزست این پرچم اَمانی
اما هزار افسوس شیر ژیان ندارد
کو آن حکیم توسی شهنامهای بخواند
شب نامه های دیروز دیگر بیان ندارد
دیگر بخواب کوروش اسلامِ آریایی
گفتند : آری، آری :نام و نشان ندارد
#خلدستان_طریقت
غزل را نذر چشمان سیاهت کرده ام من
تماشاچی آن رخسار ماهت کرده ام من
نگاهم گر بیفتد بر رخِ خوب وُ زلالت
غزل را غرقه در نور نگاهت کرده ام من
اگر چه اجتماعی چهرهٔ غمناک من دید
تورا شاد از نگاه اشتباهت کرده ام من
دمی کز غصه میگیرد صدای دلربای تو
حریم شانهام را تکیهگاهت کرده ام من
من این اشعارِ بیباکم،چهنابِ ناب میدانم
تورا سرلشکر فوج سپاهت کرده ام من
من از دیوانگان سرکشم، شاید نمیدانی
تو را از عاشقان سر به راهت کرده ام من
شبانگاهان(طریقت) را شعارِ نمنم باران
تورا خرسند به امیّدِ پگاهت کرده ام من
ن وَ القَلَمِ وَ مآ یَسطُرُون .
۩☫ رباب(طریقت)گنجینه /خلدِستان ☫۩


شبها دلم می گیرد وُ یاد تو در تن می کنم
اَمّا به یاد بودنت، طن تن تتن طن می کنم
خود را بغل می گیرم وُ، از بین این تاریکها
تنها به یادشعر تو، من میلِ رفتن می کنم
دُرد شراب وُ عشق رباب وُ کتاب نیز
فکر شباب وُ صوتِ جناب وُ عتاب نیز
ماذره ایم بروی خاک نقطه نقطه چین
مقصودِ مثنوی ،غزلی ناب ناب نیز
بایک کرشمه ربوده ست عقل و دین
آئین به هم زد است وِصال خراب نیز
محبوبه زنده میکند آشفتگی شباب
گاهی شتاب میدهدوُ گاهی عذاب نیز
از بسکه قد کشیده به بالا ی آسمان
معشوقه ماه می شود وُ آفتاب نیز
چشم خمار دارد وُ خمیازه می کشد
گاهی سکوت میکند وُ بی جواب نیز
کامش گرفته ام به دورکعت سر نماز
مِیِ نوش میکندکه بنوشی شراب نیز
بعد از اذان و ذکر(طریقت) نماز وصل
گنجینه دست وُدل تو ببوسم رباب نیز
محمّدمهدی طریقت
![]()





















۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩