خُلدِستان (چشم زیبای تو با اَبرو تبانی کرده است ) مهربانی #آتش بیاری


۩۩۩ ☫مهربانی(طریقت)منتخب ☫ ۩۩۩
من بی مِی ناب خوابِ شب نتوانم
بی بـــاده طــعام طــعم لب نتوانم
من بنده آن دَمم که ساقی ریزید
یک جام دِگر ولــی رُطب نتوانم

دل از چشمان تو ای نازنین پیغام هادارد
کمند عشق تو هر دم به پایم دام هادارد
نگاهم عاشقانه از نگاهت عاشقانه کام هادارد
هزاران ساغر خالی ز اشک دیدگانم جام هادارد
الامهرتو شیرین است، من را هم گریزی نیست
دل فرهاد من از قاتلش آرام هادارد
شراب عاشقان را نوش نگار عاشقان را جو
نگار مست من از حالتت الهام هادارد
مزن با تیر قهرت قلب بیمارم را به بی مهری
که دل از قاضی قلبم بسی فرجام هادارد
(طریقت) می دهد ،رویا برای دیدن گلها
تمنای رخ گلگون بسی گلفام هادارد
چشم زیبـای تو با ابـرو تبانی کرده است
تاب گیسوی تو هم آتش بیــاری کرده است
عاشق چشمت شدم غافل شدم چشمان تو
با نگاه چشم من نامهــــربانی کرده است


۩۩۩ ☫مهربانی(طریقت)منتخب ☫ ۩۩۩
چو بوی گل به مشام دلم دمیدی عشق
چو عطر خاطره برخاطرم رسیدی عشق
چو شبنمی که نشیند سحر به دامن گُل
به دامن دل من لختی آرمید ی عشق
چو آهویی که ببیند به بیشه نقش خیالی
برای لحظه ای استادی و رمیدی عشق
چنان کبوتر وحشی،تو را به جهد گرفتم
به روی سینه ی من لحظه ای تپیدی عشق
به لحظه ای که ندادی مجال نام تو بردن
مرا چو قصه ی پرغصه ای شنیدی عشق
هنوز شمع وجودم به رهگذار تو لرزد
که با شتاب نسیم سحر وزیدی عشق
به چشم تو که منم اوستاد ناز کشیدن
برای اهلِ(طریقت) از کفم کشیدی عشق
ح(طریقت)
ح(طریقت)
ادامه مطلب ↘...








.
ح. (طریقت) 




ن و القلمِ و ما یسطرون .
.
.


.
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩