ما سالکان اهل(طریقت) خجسته ایم


۩۩۩ ☫ ما سالکان اهل(طریقت) خجسته ایم ☫ ۩۩۩
از عمق جان ، جانِ جهان را صدا کنیم
با ازدحــام این همه بت در حــریم حق
فکـری به حال غـربت دیـنِ خــدا کنیم
در سوگ صبح همدم مرغ سحر شویم
تا در طلــوع صبر به ســرو اقــتدا کنیم
باید دوباره قــبلهء خود را عوض کنیم
با خشت عشق کعـبه ی دیگر بنا کنیم
جای طواف و سجده بــرای فریب خلق
یک کار خیر محـــض رضــای خدا کنیم
ما سالکانِ اَهـل (طریقت)خُجسته ایم
باید دوباره فکــر عاقبت از ابـــتدا کنیم
خُلدستان طریقت (جدید ) محمّد مهدی طریقت 
۩۩۩ ☫ در بزم هنر اهل (طریقت) چه نشستید / اشعار ☫ ۩۩۩
+ ن والقلم و ما یسطرون...

آسوده دلان را غـم شـوریده سرانست
شـاعر صفتان ،غصه ی رنج دگرانست
راز دل ما پیش کسی باز مگویید
هر بی بصری باخبر از بیخبرانست
غافل منشینید ز تیمار دلِ ریش
شوریده پسندیدهٔ صاحب نظرانست
ای همسفران! بار سبکبال ببندید
این خانه اقامتگه ما رهگذرانست
چون خسته دلان از بر احباب بِرَفتند
چشمی ز پی قافله ی ما نگرانست
ای بی ثمران! سروِ شما سبز نماند
مقبول بجز سرکشی بی هنرانست
در بزم هنر اهل(طریقت) چه نشستید
خُــمخانه دگر جایگه فتنه گرانست
۩۩۩ ☫ خون تو دانه دانه (طریقت) گل انار/ اشعار ☫ ۩۩۩
بوسیدمت سخنم گُل گلاب شد
بوییدمت تمـام تنم گُل گلاب شد
گل های سرخ پیرهنت را تکان مَده
گل های خشک پیرهنم گل گلاب شد
گُلواژه ا ی که به میدانِ ژاله ای
شعرم ترانه ام دهنم گُل گلاب شد
ای امتزاج شادی و غم، در کنار تو
خندیدنم، گریستنم گل گلاب شد
از راه دور فاتحه ای فُوت کرده ای
در زیر خاکها کفنم گل گلاب شد
حال آمدم به میمنت بوی زلف گُل
در باغ، یاس و یاسمنم گُل گلاب شد
گرد از کتابخانه ی من برگرفته ای
تاریخ باستان کهنم گل گلاب شد
خون تو دانه دانه (طریقت) گل انار
پاشیدکشورم وطنم گل گلاب شد
خُلدستان طریقت (جدید ) محمّد مهدی طریقت
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩