من از تبار ایرانیانم (طریقت )خوش آمدید(دوبیتی) شعر


۩☫من از تبار ایرانیانم (طریقت )خوش آمدید(دوبیتی) شعر ☫۩۩۩
۩۩خُلدِستان طریقت۩۩
حال ما با دود و الکل جا نمیآید طبیب
زندگی کردن به عاشقها نمی.آید طبیب
روح ما آبستن یک قرن تنها بودن است
طفل حسرت نوش ما دنیا نمیآید طبیب
دستهایت را خودت"ها" کن اگر یخ کردهاند
از لب معشوقههامان "ها" نمیآید طبیب
درک دلتنگی برای موج آسان نیست ... آه
آب دریا بی سبب بالا نمیآید طبیب
یا شبیه این جماعت باش یا تنها بمان
هیچکس سمت دل زیبا نمیآید طبیب
التیام دردهای ما فقط مرگ است و بس
حال ما ایرانیان با دود و الکل جا نمیآید طبیب
۩۩☫ برآستان جانان (سعدی ) شیخ اجل ☫۩۩
یکی پرسید از آن گم کرده فرزند
که ای روشن گهر پیر خردمند
ز مصرش بوی پیراهن شنیدی
چرا در چاه کنعانش ندیدی
بگفت احوال ما برق جهان است
دمی پیدا و دیگر دم نهان است
گهی بر طارم اعلی نشینیم
گهی بر پشت پای خود نبینیم
اگر درویش در حالی بماندی
سر دست از دوعالم بر فشاندی
�گلستان حضرت سعدی�
جنگ غزّه و انفعال " محور مقاومت " علیرغم انتظارجهانیان ، " محورمقاومت " (Axis of Resistance) وبویژه سردمداران آن ایران وحزب الله ، استراتژی عدم دخالت فعال درجنگ غزّه رادرپیش گرفتند وبه بهره برداری مستقیم وغیرمستقیم ازتبعات ونتایج این جنگ ، بسنده نمودند. عدم حضورفعال محورمقاومت درجنگ ، پیامدهای گسترده ای داشته است. شاید رهبران حماس انتظارداشتند که حمله ی آنها به جنوب اسرائیل ، باحمله ی مشابه حزب الله به شمال این کشورهمراه گردد وجنگیدن دردوجبهه ، دولت یهود را بسوی فروپاشی ببرد. اما سخنرانی " نصرالله "، آب سردی بود که برسرحماس ریخته شد ونشان داد که حزب الله قصد ندارد مستقیماً وارد جنگ بااسرائیل شود وتنها به برخوردهای پراکنده ی مرزی بااین کشور بسنده می کند. جهان اسلام وکشورهای عربی ، این بی عملی حزب الله ومحورمقاومت رابه باد انتقاد گرفته ومی پرسند چرا آنها که سالها خواب رویاروئی مقدس بااسرائیل وشهادت درسرزمین قدس رامی دیدند ، اکنون که شرائط مهیّا شده ، ازاین جنگ طفره رفته وملت فلسطین رادربرابر جنایات صهیونیسم تنها گذاشته اند ؟ این نارضایتی را بوضوح می توان درسخنان " موسی ابو مزروق " ازمقامات ارشد حماس ، دید : " ماانتظاربیشتری ازبرادران داشتیم امااکنون ازموضعگیری آنها شرمنده ایم ". این سخنان نشاندهنده ی قطع امید حماس از باصطلاح محورمقاومت است. رهبرایران نیز دردیدار اخیرخود با " اسماعیل هنیه " صریحاً گفت که کشورش قصد ندارد مستقیماً وارد جنگ شود. چندی بعد گفته شد که این تصمیم ایران بدلیل نارضایتی ازعدم مشورت قبلی حماس بااین کشور درمورد حمله ی 7 اکتبر ، اتخاذ شده است. استراتژی فعلی حزب الله مشخص است : بهره برداری ازتبعات وپیامدهای جنگ غزّه ، بدون به خطرانداختن موجودیت حزب الله. معهذا سیاست تهران ، کشاندن پای همه ی گروههای نیابتی به جنگ غزّه ، دورنگهداشتن خویش ازرویاروئی مستقیم بااسرائیل ، وبهره برداری ازتبعات و پیامدهای جنگ درغزّه می باشد اما ، ایران می داند که حضور تمام قدّ نیروهای نیابتی اش درجنگ غزّه وماجراجوئیهائی چون موشک پرانی به پاکستان وکردستان عراق ویا حمله به کشتیهای تجاری دردریای سرخ ، ممکن است دامنه ی جنگ رابه کل منطقه گسترش دهد. اگرچه جنگ غزّه ، آسیب پذیری دولت اسرائیل رابه جهانیان نشان داد وتوجه افکارعمومی دنیا رابه مسئله ی فلسطین جلب کرد اما ، بی عملی " محورمقاومت " ، موجب طولانی شدن این جنگ وورود آن به مرحله ی سوم عملیاتی ارتش اسرائیل گردید و کوهی ازخسارت وتلفات روی دست جنبش مقاومت فلسطین باقی گذاشت. مردم فلسطین ومنطقه ، دیریازود ، این خسارات مشخص رابا دستاوردهای احتمالی جنگ خواهند سنجید وبراساس آن ، مسببان جنگ را دردوسوی جبهه ، پاسخگو خواهند نمود.
۩خــُلدستان طریقت( صفحه جدید )۩۩ محمد مهدی طریقت ۩
دلم جز مهر مهرویان طریقی برنمیگیرد
ز هر در میدهم پندش ولیکن درنمیگیرد
خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو
که نقشی در خیال ما ازین خوشتر نمیگیرد
بیا ای ساقی گلرخ بیاور بادهی رنگین
که فکری در درون ما از این بهتر نمیگیرد
صراحی میکشم پنهان و مردم دفتر انگارند
عجب گر آتشِ این زرق، در دفتر نمیگیرد
من این دلقِ مرقع را بخواهم سوختن روزی
که پیرِ می فروشانش به جامی برنمیگیرد
از آن رو هست یاران را صفاها با مِیِ لعلش
که غیر از راستیْ نقشی در آن جوهر نمیگیرد
سر و چشمی چنیندلکش تو گویی چشماز او بردوز
برو کاین وعظ بیمعنی مرا در سر نمیگیرد
نصیحتگوی رندان را که با حکم قضا جنگ است
دلش بس تنگ میبینم مگر ساغر نمیگیرد
میان گریه میخندم که چون شمع اندر این مجلس
زبان آتشینم هست، لیکن درنمیگیرد
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمیگیرد
سخن در احتیاج ما و استغنای معشوق است
چه سود افسونگری ای دل که در دلبر نمیگیرد
من آن آیینه را روزی به دست آرم سکندروار
اگر میگیرد این آتش زمانی، ور نمیگیرد
خدا را رحمی ای منعم که درویشِ سرِ کویت
دری دیگر نمیداند، رهی دیگر نمیگیرد
بدین شعر تر شیرین، ز شاهنشَه عجب دارم
که سر تا پای حافظ را چرا در زَر نمیگیرد!
ای خوش آن روز که از پردهی غیبت بدرآیی!
روی خود را به همه حاضر و غایب ، بنمایی!
چهره بگشایی و با ناخن تدبیر، به هر کوی
از دل و جان همه عقدهی ماتم بگشایی!
ما به هر برزن و کویی که گشودیم پر و بال
بر غم و درد فِراق تو نجستیم دوایی!
گوش جان را به نیستان زمان هرچه گشودیم
از نیِ روح نوازت نشنیدیم نوایی!
ره نبردیم به سر منزلت ای مهر فروزان!
آخر ای روشنی چشم و دل و جان، به کجایی؟!
حال ماهست در این باغ طربخیز، پریشان
تا تو ای عطر دل انگیز، از این جمع جدایی!
ای که یک بار تورا در سفر عمر ندیدیم!
کاش در کلبهی ما چون گل خورشید برآیی!
شود آیا که شبی مثل نسیم سحر از لطف
به سراغ دل این باغ خزاندیده بیایی؟!
به چه کس عرضه بدارم که تو عمری به نیستان
در فغان همچو نی از درد و غم کرب و بلایی!
بشنو از "سعدی" خوشلهجه که با ماست همآوا
شاعرِ شعرِ(طریقت) ، همه جا نغمه سرایی!
"گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی!"
یار گفت: از ما بکن قطع نظر، :اول زِ من !
گفت: قطعا هم مبین سوی دگر، : اول زِمن !
گفت یار از غیر ما پوشان نظر، :اول زِمن !
وانگهی دزدیده در ما می نگر،: اول زِ من !
گفت: با ما دوستی می کن به دل، :اول به جان!
گفت: راه عشق ما می رو به سر،: اول زِ من !
گفت: اگر با ما سخن داری بگو، با چشم دل
تا نگردد گوش مردم با خبر، : اول زِ من !
گفت: اگر خواهد دلت زین لعل میگون می (دهم)
گریه ها می کن به صد خون جگر، :اول زِ من !
گفت: جای من کجا لایق بود؟ گفتم: به شعر
شعر می خواهم جزین جای دگر، : اول زِ من !
گفت: اگر گردی شبی از روی چون ماه من جدا
تا سحرگاهان شکر اندر شکر ، :اول زِ من !


۩خــُلدستان طریقت (سعدی )۩محمد مهدی طریقت ↘<<خطبه دوم 







۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩