عشق است قصه های(طریقت)نه بیش و کم


۩۩۩ ☫عشق است قصه های(طریقت)نه بیش و کم ☫ ۩۩۩
هرگاه زیر چشم به بیگانه می کنی
خون مرا زِ جوش به پیمانه می کنی
ای آنکه دست بر سر من می کشی!مکش
نزد رقیب موی مرا شانه می کنی؟
گفتی ولی نصیحت دیــوانگان مکن!
گفتم:، ولی نصیحت دیوانه می کنی
ای شعر سنگدل که به آیینه سر زدی
در لانه ی شکسته دلان خانه می کنی؟
من شعر خودچگونه ببافم که عاقبت
چون رنگرَز شکایتِ پروانه می کنی
عشق است قصه های(طریقت)نه بیش وُ کم
این قصه را به جانِ خود افسانه می کنی
![]()
۩#خــُلدستان طریقت ( #غزل )۩# محمد مهدی طریقت
هرگاه زیر چشم به بیگانه می کنی
خون مرا زِ جوش به پیمانه می کنی
ای آنکه دست بر سر من می کشی!مکش
نزد رقیب موی مرا شانه می کنی؟
گفتی ولی نصیحت دیوانگان مکن!
باشد، ولی نصیحت دیوانه می کنی
ای شعر سنگدل که به آیینه سر زدی
در لانه ی شکسته دلان خانه می کنی؟
من شعر خودچگونه ببافم که عاقبت
چون رنگرَز شکایتِ پروانه می کنی
عشق است قصه های(طریقت)نه بیش وُ کم
این قصه را به جانِ خود افسانه می کنی
خــُلدستان طریقت ( صفحه غزل اشعار ) ۩ # محمد مهدی طریقت

ادامه مطلب ↘
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩