خُلدستان طریقت:سیمای عشق اهل (طریقت)بسوختی


۩۩۩ ☫ برآستان جانان (طریقت) پیشواز دی ☫ ۩۩۩


روی ماهت نازنین چشمک به ابرو می زند
مــاه وقتــی در شبستان تو اُردو می زند
از حسادت ابروانت زه کشیده از کمان
تیر بر زیباییِ مژگــان ِ آهـــو می زند
گر بیفتد تار موی مشکی ات بر طالعم
بخت پیروزم به خلوتگاه پهلو می زند
تیغ خونریزی مگر بانو درین حولِ و ولا ؟
ترس دارد هرکسی پیش تو زانو می زند
ساحلت گم ، تاکجا آباد گم ، ره برده ام
اینطرف یا آنطرف بیهوده پارو می زند
عایدی جز غم نخواهد داشت در بر ، ای رقیب
با امید دوستت دارم به تو رو می زند
اشک اگر مشک است اینگونه چرا بی اختیار
جاده را پیش قدم های تو جارو می زند
شب دراز است و قلندر خواب و گیسویت سیاه
چشم اگر چشم است حق دارد که سوسو می زند
چشم اگر چشم است حق دارد بسوزد اینچنین
خرمن ِ گیسویت آتش را به هر سو می زند
آنقدر حقی، نفس حق ، روی چون ماه تو را
خانِقاهی در دلم همواره یــاهــو می زند
چشم تو دیوانه می بیند مرا دیوانه ام ؟
این عیاری را که بر سنگ ترازو می زند
طالع بخت (طریقت) صدق گفتار تو شد
این غزل همواره بر کردار ِ تو مو می زند


۩۩☫ سیمای عشق اهل (طریقت)بسوختی ☫۩۩



آن نازنین ! نگار روان پرورم کجاست ؟
آن خنده ی ز عشق پیام آورم کجاست؟
ای آسمان تیره چرا؟غم گرفته ای
بنمای رُخ که ماه انجمنم؟ اخترم کجاست؟
ای سایه سار سرور من ، ای همای عشق
از پا فتاده ای ز چه ؟ بال و پرم کجاست؟
سیمای عشق ! (طریقت) بسوختی
اما بکس نگفت که خاکسترم کجاست ؟
۩۩۩ ☫باشدنگاه اهل (طریقت ) درانتظار ☫ ۩۩۩
بانگ رحیل خسرو آواز برقــرار با این قرار می رسد آواز بــرکنار
چهچه نمود جلــوه در اطرافِ جـــویبار آواز مشرقی ، شجـــر آوازِ ماندگار،
از خانه دور شو که جهان عین دوزخست سنتورعشق کوکِ بهشت است وُ نوبهار
با غنچه شو مصاحب وُ با یاسمن نشین با ارغوان طرب کن وُ با لاله می گسار
صوفیّ به کنجِ مجلس وُ سالوسیِ نهان بانگِ شراب وُ شاهد وُ رندیِّ آشکار
با خستگان جفا ،بیش از این ستم ؟ بـاشد نگاهِ اهل(طریقت) در انتظار

نوای تو داروی ، روشنگری کرد
صدای تو اعجاز ، پیغمبری کرد
تورا مشتری هست در دور گیتی
بر مهتران بانگ "هَل مهتری" کرد
به اوج تفاخر نشاندی به کسوت
هُمای خوش الحان خنیاگری کرد
نثار کلاغان و زاغان نگردد
چو «این قیمتی دُرّ لفظِ دَری »کرد
برازنده کردی به بالایِ والا
توآن خسروئی خسروی سروری کرد
تو بدگوهران را گرفتی به خواری
هر آن را درین کیش، بدگوهری کرد
بزرگی و عزّت تو را جاودان باد
طریقت تورا «ربّنا» داوری کرد

حمید↘
محمد مهدی طریقت
(دفتر: خلدستان )۩محمد مهدی طریقت ↘<<خطبه دوم


۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩