حکایت(طنز ) طرح پرسش1403-خرداد

۩۩۩ ☫ حکایت(طنز ) طرح پرسش1403-خرداد ☫۩۩۩

دركلیسا، جک از دوستش ماكس می پرسد: «فكر می كنی میشه هنگام دعا كردن سیگار كشید؟«
ماكس میگه: «چرا از كشیش نمی پرسی؟»جك نزد كشیش می رود و می پرسد:
«می توانم وقتی در حال دعا كردن هستم، سیگار بكشم»كشیش پاسخ می دهد: «نه، پسرم، نمیشه. این بی ادبی است« جك نتیجه را برای دوستش ماكس بازگو می كند.
ماكس میگه: �تعجبی نداره. تو سوالت رو درست مطرح نكردی. بگذار من بپرسم.�
ماكس نزد كشیش میره و می پرسه:
� وقتی در حال سیگار كشیدنم، می تونم دعا كنم؟�
كشیش مشتاقانه پاسخ می ده: مطمئناً پسرم، مطمئناََ‌!

رونمای امروزی آن:- کسی که نماز می خونه و روزه مي گيره ، می تونه اختلاس و دزدی کنه؟
👈- نه!
- کسی که اختلاس و دزدی می کنه، می تونه نماز بخونه؟
👈- بله مطمئناً!
پس، باید سوال رو درست پرسید!

۩۩۩ ☫ اَشعار/(طریقت) سپس ☫ ۩۩۩

تاولِ روح من از زخم سَنان بیشتر است
در اَزل مَــرهَـم اندوه جهان نیشتر است

واعظ از خدعه و سالوس صلا در می داد
وَرنه در وضع خودش مصلحت اندیش تر است

زاهد، آن نیست که همواره ریاضت بکشد
هر که غمخوار یتیمان شده درویش تر است

واعظان مسجد وُ محراب غنیمت دانند
عالِم از اینکه دل اهل سَرا ریش تر است

با (طریقت) سپس از عیش و طرب دم مزنید
شاعر غم زده با سوز مِحَن خویش تر است

حمید محمد مهدی طریقت

۩خــُلدستان طریقت(مثنوی:مرز وُبوم دی )۩محمد مهدی طریقت <<خطبه دوم

ادامه نوشته

فعلاً فاقدِ (عنوان) سپس : ز طبع سرکش شاعر (طریقت) حق بین / اشعار +طنز

۩۩۩ ☫ اشعار(عرش-فرش ) دو بیتی ☫۩۩۩

فرش است به جاده کی میآئی ز اَلست

درفرش به هر چه هست نقصان و شکست

پندار به عرش هر چه در عالم نیست

انگار که عرش درهمین عالم هست

Image result for ‫عکسهای نوروز94‬‎

هَزار بلبل دستان هزار وعده وَ عید

شراب کهنه بیاور ، که روز تازه دَمید

من از کدام تبارم که اینچنین زارم؟

تمام روزِ سیاهم به شامِ عیدسپید

چه بود سهم من از روزگارِ بازیگر

تمام وسعت دنیا چو چاکری چاپید

خیال و خاطره ای محو ،در کشاکش دَهر

یقین باکره ای ، روزگار پُر تردید

در آستانه ی عید از ازل خبرآمد

(طریقت)از شب شعروُ کمالِ صبح امید

۩۩۩ ☫ ز طبع سرکش شاعر (طریقت) حق بین / اشعار ☫ ۩۩۩

آه از این زشتان که مه رو می‌نمایند از نقاب
از درون سو کاه تاب و از برون سو ماهتاب

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگجدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگزِ اشکِ شمع که در شام تار چکچکه شد
گُـهر ز دیده ی شب زنده دار چکچکه شد

به شب غبار گنه زآب دیده باید شُست
زِ اشک پاک سحر ، این غبار چکچکه شد

بوَد ز چشم ستم‌بین من که در همه عمر
سرشکم از ستمِ روزگار چکچکه شد

دلم شکسته و گردون شهاب ثاقب خود
به سرشکستگی ام ، گریه وار چکچکه شد

زمانه زرگر عیّار شد که بار دغل
در آلیاژ ، به جای عیار چکچکه شد

فریب نرد وفای بشر مخور ای دل!
که طاس کذب و ریا در قِمار چکچکه شد

نهاده شیخ ز سجّاده دام و بر سر آن
ز سبحه ، دانه به صید شکار چکچکه شد

زهی صداقت ساقی که باده‌ای جانبخش
فــزون ‌تر از همه بهــر خُمار چکچکه شد

به زندگی نکند گر وفا بوَد چون خار
گُلی که دوست به سنگ مزار چکچکه شد

ز دیدگانم اگر خون چکد عجب نبوَد
که خونِ دل بوَد از جور یار چکچکه شد

ز سوز دل بوَد اشکم به وفق آتش وُ آب
ز کوه آتش اگر ، آبشار چکچکه شد

ز سنگ فتنه ی اطفال جنگجوی جهان
ز شاخ صلح و صفا برگ و بار چکچکه شد

ز تیزچنگ عقابان جان‌شکار بشر
کبوتران وفا جان‌سپار چکچکه شد

چگونه غم نخورم چون خدنگ استعمار
به قتل نوع بشر ، مرگبار چکچکه شد

بگو به جوهریان پربهاست اشک یتیم
کز ابر دیده ، دُرِّ شاهوار چکچکه شد

به حال خارکن رنجدیده خون می گریم
که خون ز پنجه‌اش از جور خار چکچکه شد

فدای مرد هنرور که خوشتر از ژاله
عرق ز عارضِ رخسار چکچکه شد

پُر است کاسهٔ صبرم ز جور خلق کنون
چه جنبشی کنم از هر کنار چکچکه شد

ز طبع سرکش شاعر(طریقت) حق بین
به جان دشمن ملّت ، شرار چکچکه شد

۩محمد مهدی طریقت ۩ خــُلدستان طریقت( صفحه جدید اشعار ) ۩ # محمد مهدی طریقت

ح(طریقت)جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ


ادامه نوشته