اشعار (طریقت)زاده ی ققنوس ها .هفت ،سین عید1402

۩۩۩ ☫اشعار (طریقت)زاده ی ققنوس ها .هفت ،سین ☫ ۩۩۩
هفت سین مــی چینم اینجا روی اقیـانوس ها
مـــی کشم چالــش بـرای اطـلــس طــاوس ها
مـــی شـــود چشـمان دنیا تــارِ تاریـــکی شب
مـــی کـشـد تــا فــاجـعه تنـــهایی فــانـــوس ها
تا کـــه لب وا می کــنی زنگ صـدایت می کُشد
چون شبآهنگِ سکوت وُ صحبت ناقوس ها
مـی شـــوی مــرهم بــرای مصلحت های جنون
مـــی زنـــی برتخــته شاید بهر جالینوس ها
همزبانی مـــی کـــنی بــامن تــو ای بانوی مهر
می کنی افسون بره می زنی افسوس ها
شـــهر آشوب است از عشق تـو در ایام عید
مـــی کـنی مــهد تمدن ،عـهد دقیــانوس ها
در میان شعله های عشق جان می گیری سپس
می شود آخر (طریقت) زاده ی قـقـــنــوس ها
روزهای خوب در راهند با خــوش باور ی
چــشم دل مــی بندم از رویــای ناملموس ها


۩۩۩ ☫اهل تحسین و ادب باش (طریقت)ز فروغ مه و مهر ☫ ۩۩۩
نشود فــاش دَمی آنــچه مــیان من و توست
چون عجب قاصدکی نامه رسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به اِشارت که زبان من و توست
روزگاری شد و هر نیلبگی مرد ره عشق نشد
گــوئیا چشم جهانی نگران من و توست
گر چه از خلوت راز دل ما آگــه نیست
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
نوبهار من وُ جان باش و خزان باش، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
این همه قصه ی فردوس و تمنّـای بهشت
گفتـــگویی زِ خیال وُ ، ز جهان من و توست
نقش نیکو بنگارند به دیباچه ی شهر
این همه نامه ی عشق است نشان من و توست
اهل تحسین وُادب باش(طریقت)زِ فروغ مه و مهر
مهر وُمه آتش روشن شده جان من و توست
ح. (طریقت)
![]()
۩خــُلدستان طریقت (صفحه جدید )۩۩ محمد مهدی طریقت ↘<<<<<<ادمه مطلب
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩