مبارک باد (طریقت )ربیع الاول

۩۩۩ ☫ مبارک باد (طریقت )ربیع الاول ☫ ۩۩۩
امروز دهم مژده، دلشادم وُ خندانا
میرقصم وُ میخندم با شعر غزلخوانا
پیمانه به کف آمد ساقی به بَرَم ساغر
از باده بنوشیدم مسرور شدم جانا
ماهِ شب مهتابی موّاج نمیباشد
فارغ ز غم وُ حرمان، از کشتیِ طوفانا
در محفلِ گلها رویان شادی به طراوت شد
شد سیر وُ صفا جانا، در باغ و گلستانا
ذراتِ وجود عشق روشن ز محبت شد
آن ماهِ درخشانا، این مهرِ فروزانا
هر روز بود نوروز گر شاد بود عالم
باشد شبِ قدرِ امشب وصلِ رُخِ جانانا
هر لحظه بدل دارم آرامش وُ آسایش
چون کوه بود محکم از عشقِ تو پیمانا
شاعـر غزلِ نغزت امروز مُزیّـن شد
با اهلِ صفا آراست از مِی، میِ عرفانا


مژده اِی ایرانیان چون ماهِ ماتم طی شده
ماه غمبار صـفر ، بـعـد از محرم طی شده
شد حلول مـاهِ نـــو ، ماه ربیــیع الاوّل است
ماه دلخون گشتن منجیِ خاتم طی شده
ماه جانبازان وُ جان شوریدگی بر راس نی
ماه اندوهِ طـــربناکِ معظّم طی شده
ماه سقای علمدار شکسته پر و بال
که شد از زین به زمین قامت او خم طی شده
ماه هفتاد و دو پروانهٔ آغشته به خون
دور افسونگر ی ماهِ محرّم طی شده
ماه قرآن ، به سرِ نیزه تلاوت کردن
«کرونا »آمده وُ در همه عالم طی شده
ماه جاری شدن خون خدا ، رفت که رفت
خونبهایی که عرب کرده مکرّم طی شده
بسکه غم دید رسول از صَفر و ماه حرام
مژده بادآ ، که غم وُ شورِ دمادم طی شده
(شاعــرا )! ماهِ ربیع است ، بِده جام مراد
رفتن رسم عرب، زین ورطه کم کم طی شده
ح(طریقت)
محمّدمهدی طریقت
دیروز ارغوان به تو نفروخت مِی فروش
فردا تمام دَشت وُ چمن ارغوان بپوش
از یاد برده ام غم عالم کنون یقین
اکنون اگرچه باده نشد شوکران بنوش
گیرم که مثل مور، سبک سر گذر کنی
ماجور می شوی تو ولی بیشتر بکوش
چون نی نفس کشیدن ما هست با غرور
درهرکجا که ناله ی ما می رسد به گوش
آتش بزن به دفتر آتش نشان غم
آتش گرفته دفتر شعرت دگر خموش
دیروز ارغوان به تو نفروخت ساغری
ساغر زجام جان (طریقت)بنوش ، نوش


۩خــُلدستان طریقت(خطبه دوم )۩محمد مهدی طریقت ↘<<خطبه دوم 

۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩