شعر= طریقتت : زجان در رخت برکشد : خردمند
خردمند اگر قد کشد سوی نور،
سیاهی زداید به وقتِ حضور،
تماشا گه ما، تماشاست راز
همه شور وُ مستی ،نگاهِ غرور.
تو گر شعر حائل برانی در این انجمن ،
ببینی در اعضا به ، رنگِ شعور
بدین انجمن : نورِ ناب آمدهست،
نگو فتنه ، بنگر تجلّیِ سور _
شَعف میل، حیوانیِ کور نیست؛
شهود است، پیچیده در کوهِ طور.
در اندیشه، باید: هزاران سپس
دهان را گشودن نه:بیسوز و شور!
قلم : آیتی شد ز پروردگار ،
نه دامیست، نه فتنه، نه چاهِ گور.
نظر چون ز جان رخت بر تن کشد،
نبینید در آیینه جز نقش دور .
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم آبان ۱۴۰۴ ساعت 14:27نویسنده: توسط محمد مهدی طریقت
|
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩