۩☫برآستان جانان (کمانچه زن ) منتظری ☫۩

« در یکی از روزها بین و نماز ظهر و عصر، فردی به کنار محراب مسجد جامع رفت و مطلبی را به آیت الله منتظری گفت. آقای منتظری که در حال گفتن اقامه برای شروع نماز عصر بود، به بالای منبر رفت رو به نمازگزاران کرد و گفت:

مردم! همه شما حاج مصطفی کمانچه‌زن را می شناسید، او کسی بود که در عروسی ها و شادی های شما شرکت می کرد و دل شما را شاد می کرد، اکنون او پیر و بیمار و مستأصل شده، به او کمک کنید و او را تنها نگذارید. سپس به محراب برگشت و نماز عصر را شروع کرد. از آن لحظه به بعد تا زمان مرگ حاج مصطفی، مردم دسته دسته به منزلش مراجعه و در رفع حوائجش می کوشیدند.
همگان به یاد دارند که در آن زمان به کار بردن آلات موسیقی از نظر علما و اهل منبر ذنب لایغفر بود و بسیاری از آن ها، مردم را از شنیدن الحان موسیقی منع می کردند و چه تعداد رادیو و تلوزیون هایی بود که در خانه هاشکسته شدند!»

(مقدمه ای بر تاریخ و فرهنگ مردم نجف آباد،فضل الله خلیلی،ص328)

از قبله صدای «هَل اَتی» آمده است

بر خــلقِ جهان مقـتـــدا آمده است

بلبــل بزند چهــچــهِ مسـتانه ز شـوق
زیــرا گــل ِ گــلـزار "ولا" آمده است

در شـام سـیاهِ جهــل، از مشـرق حـق
خــورشــــید سـپهـــــر اولیـــا آمده است

اسطوره‌‌ی مردانگـی و مِهــر و وفــا
شاهنشه ِ مُلـک ِ "لافـتـی" آمده است

چون هسـت جمـــال ازلـــی نــاپیــدا
مـــــرآت ِ تـجــلّــی ِ خــدا آمده است

از شـوق ولادتـش مــلایـک، بـی‌تـــاب
دیــواره ی کعبـــه هــم جــدا آمده است

آنگه که درون بیـت حـق شد مـولــود
شد شـاد خــدا که حـــق نما آمده است

در بُهـت؛ خلایق این‌که می‌آید کیست
مـَردی کـه ز کعبه ی خـــدا آمده است

دیـدنــد که در زمـــان روبَــه‌صفتـــان
شیری چـو علیّ مُرتضــیٰ آمده است

آن‌كس که بُــوَد یــاور اطفـــال یتــیم
غمـخـــوار و معیـــن ضعـفا آمده است

از سـوی خــــدای قـــادر لــم یـــزلــی
بر خلق جهان گـــره گشا آمده است

تـا درس دهــد به نــاامیــدان جهـــان
سرلــوحــه ی امـّیـــد و رجــــا می‌آید

سـائــل بکند فخــر و مباهات به خود
آن جــا که شهــی پیش گدا آمده است

مَــردی که کنــد فخـــر بـر او پیغمــبر
چــون هسـت امیــــرِ اتقـیـــــا می‌آید

هم‌کفوِ رسول و دخترش فاطمه‌اَست
دامـاد و وصی مصطفیٰ (ص) آمده است

تـا پــاک شود جهــانِ آلــوده به کفـــر
مجمـوعه‌ شرح "انّمــــا"آمده است

بر مِهر و فتوّت چو بوَد اسوه ی خلق
در (روز پــــدر) قـــدر و بهـا آمده است

زین روز همه اهلِ(طریقت) سرمست
شـاهَنشه مُلکِ دو سرا آمده است

ح. (طریقت)

خــُلدستان طریقت( صفحه جدید )۩# محمد مهدی طریقت

گزارش های حقوق بشر نشان داد که مردم ایران به دلیل حمایت مالی از تروریسم به جای تامین به خواسته‌های مردمی که از وضعیت اقتصادی کنونی رنج می برند، به طور فزاینده ای با دولت فعلی مخالفت می کنند.

حمایت مالی از تروریسم

گروهی از بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی در مراکز استان‌های ایران از جمله تهران، سنندج، اهواز، خرم‌آباد، مشهد، رشت و اراک در اعتراض به حقوق پایین و مشکلات بیمه‌ای خود تجمعات گسترده‌ای ترتیب داده بودند.

همچنین تعدادی از بازنشستگان شرکت نفت اصفهان در مرکز ایران نیز در اعتراض به سیاست‌های دولت جمهوری اسلامی در مقابل ساختمان دفتر بازنشستگی صنعت نفت واقع در خیابان میرداماد این شهرستان، تجمع اعتراضی ترتیب دادند.

فعالان سیاسی در ایران تایید کرده بودند که هر روز گروهی از مردم سراسر ایران برای تامین حقوق خود به تظاهرات می‌پیوندند.

این فعالان همچنین فاش کردند که همه گروهی های مردم ایران مانند معلمان، کارگران، بازنشستگان، بیماران و خانواده شهدا و زندانیان از رژیم جمهوری اسلامی خشمگین هستند.

آنها همچنین توضیح دادند که دلیل این خشم، مشغولیت دولت به جنگ، سیاست خارجی، صنعت موشکی، حمایت مالی از تروریسم و حمایت از شبه نظامیان سپاه پاسداران در سوریه و یمن است.

شایان ذکر است که اعتراضات علیه رژیم جمهوری اسلامی در دوره اخیر به دلیل تصمیمات اقتصادی که مردم را دچار فقر شدید کرده است، به شدت افزایش یافته است.

مرا تو غایت مقصودی از جهان ای دوست

هزار جان عزیزت فدای جان ای دوست

چنان به دام تو الفت گرفت مرغ دلم

که یاد می‌نکند عهد آشیان ای دوست

گرم تو در نگشایی کجا توانم رفت

به راستان که بمیرم بر آستان ای دوست

دلی شکسته و جانی نهاده بر کف دست

بگو بیار که گویم بگیر هان ای دوست

تنم بپوسد و خاکم به باد ریزه شود

هنوز مهر تو باشد در استخوان ای دوست

جفا مکن که بزرگان به خرده‌ای ز رهی

چنین سبک ننشینند و سرگران ای دوست

به لطف اگر بخوری خون من روا باشد

به قهرم از نظر خویشتن مران ای دوست

مناسب لب لعلت حدیث بایستی

جواب تلخ بدیعست از آن دهان ای دوست

مرا رضای تو باید نه زندگانی خویش

اگر مراد تو قتل‌ست وارهان ای دوست

که گفت سعدی از آسیب عشق بگریزد

به دوستی که غلط می‌برد گمان ای دوست

که گر به جان رسد از دست دشمنانم کار

ز دوستی نکنم توبه همچنان ای دوست

خــُلدستان طریقت(حکایت :شعر )۩محمد مهدی طریقت <<خطبه دوم