اهل تحسین وُادب باش(طریقت)زِ فروغ مه و مهر

۩۩۩ ☫اهل تحسین و ادب باش (طریقت)ز فروغ مه و مهر ☫ ۩۩۩

نشود فــاش دَمی آنــچه مــیان من و توست
چون عجب قاصدکی نامه رسان من و توست

گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به اِشارت که زبان من و توست

روزگاری شد و هر نیلبگی مرد ره عشق نشد
گــوئیا چشم جهانی نگران من و توست

گر چه از خلوت راز دل ما آگــه نیست
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست

نوبهار من وُ جان باش و خزان باش، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست

این همه قصه ی فردوس و تمنّـای بهشت
گفتـــگویی زِ خیال وُ ، ز جهان من و توست

نقش نیکو بنگارند به دیباچه ی شهر
این همه نامه ی عشق است نشان من و توست

اهل تحسین وُادب باش(طریقت)زِ فروغ مه و مهر
مهر وُمه آتش روشن شده جان من و توست

۩ خــُلدستان طریقت (صفحه غزل قصیده )۩ محمّدمهدی طریقت

ادامه نوشته

خطبه اول =>اردی بعشق )۱۴۰۴=> علامتِ کرامت  = ملامتِ پیامت

در انجمنِ شعر به صد رنج وُ علامت
دادند ‌ خبر : پاسخِ پیوستِ ‌ سلامت

رنگِ رُخِ مظلومِ مرا وسوسه کرده است
با تیرِ دوصد زهر به هنـگامِ قیامت

از عِشق حذرمی شود وُ ماحصلِ عِشق
خون خوردن وُ جان کندن وُ پیغامِ ندامت

گر صبر کنی غوره زِ حلوا شده دمِ ساز
ایزد به کرامت بنوازد نه :ملامت 🕯

https://s9.picofile.com/file/8292659050/a1080.gifhttps://s9.picofile.com/file/8292659050/a1080.gif

۩خــُلدستان طریقت(خطبه اول =>اردی بعشق )۱۴۰۴=> علامتِ کرامت

۩محمد مهدی طریقت

<<خطبه دوم


ادامه نوشته

۩خــُلدستان طریقت(خطبه اول =>اردی بعشق )۱۴۰۴=>   خلـوت نشـینِ خاطـرِ فــرزانه‌ ام هنوز

۩۩۩ ☫ بر آستان جانان (تذکره ) سعدی :اردی بعشق☫ ۩۩۩

۩۩۩ ☫ خُلِدستان طریقت ☫ ۩۩۩

نوای آسمانی آید از گلبانگ رود امشب
بیا ساقی که رفت از دل غم بود و نبود امشب

فراز چرخ نیلی ناله‌ی مستانه‌ای دارد
دل از بام فلک دیگر نمی‌آید فرود امشب

که بود آن آهوی وحشی چه بود آن سایه‌ی مژگان؟
که تاب از من ستاند امروز و خواب از من ربود امشب

به یاد غنچه‌ی خاموش او سر در گریبانم
ندارم با نسیم گل ، سرِ گفت و شنود امشب

ز بس بر تربت صائب ، عنان گریه سر دادم
(رهی) از چشمهٔ چشمم خجل شد زنده‌رود امشب

چندیست عاشقانه قلم میزند غزل
از ماجرای چشم تو دم میزند غزل

شعر تو از شبی که به هر انجمن دوید
یک در میان برای تو دم میزند غزل

بی راهه ها که مردمان دنیا قلم زنند
دست خوشی است بر سر غم میزند غزل

روزی هزار بار عرق‌های کهنه را
مشتاق و بی قرار به‌هم میزند غزل

هر دَم به خاطرات تو مجنون می‌رسد
انگار در بهشت قدم میزند غزل

یک شب به طعنه گفت چرا ساز میزنی
ناکوک وُ کوک به هم ... میزند غزل

سازش ادامه داشت که در حالِ اختیار
بی اختیار از همه دَم ... میزند غزل

آرام برد گوش مرا سوی ماه وَش
دیدم بناز نشئه ی جَم میزند غزل

دراین قمار شعر (طریقت) برندہ است
دیدم شعار رو به عدم میزند غزل

خلـوت نشـینِ خاطـرِ فــرزانه‌ ام هنوز
شهنامه خوانِ گرمی افسانه ام هنوز

بودیم با تو همسفر عشق،انجمن
نا آشنا به،چهره ی بیگانه ام هنوز ...

هرچند شمع بزم محافل شدم به طنز
آتش فروز جلوه ی پروانه ام هنوز

با موج سر به صخره‌ی دریای غم زدم
بااین وجود ، گوهر دُّر دانه‌ ام هنوز

خالی مباد ساغر نازت، که جاودان
تا چاکری زِ ساقی میخانه ام هنوز

با سالکانِ تذکره پــردازِ شاعران
نظم ِ(طریقت)ست به سامانه ام هنوز

https://s9.picofile.com/file/8292659050/a1080.gifhttps://s9.picofile.com/file/8292659050/a1080.gif

۩خــُلدستان طریقت(خطبه اول =>اردی بعشق )۱۴۰۴=> به سامانه ام هنوز

۩محمد مهدی طریقت

<<خطبه دوم

ادامه نوشته

آری (طریقت) با سعادت همردیف است * مبارکباد=> ۱۴۰۴= شعر☫۩۩۩ ۱۳۴۴

۩۩۩ ☫ آری (طریقت) با سعادت همردیف است ☫۩۩۩

۩☫ سبک شعر=سبک مار (طریقت )مبارکباد=> ۱۴۰۴= شعر۩۩۩ ۱۳۴۴

سال نو شد

یک شعر یک شاعر شبِ بی انتهایی
آنقـــدر اینجا میــسرایم تــا بیــایی

اندیشه کردم بی جهت فکر تو بودم
شعری سرودم شعر مالیخولیایی

آری کلاس انجمن خاکستری شد
مانند روپوش کلاس ابتدایی

نقّاشیم را میکشی با شعرهایت
لیکن نمی خواهم رمان های کذایی

ایکاش میشد آخرش خوش عاقبت بود
مثل تمام فیلمهای سینمایی

امسال هم پائیز دارد می رسد باز
شاهینی از ره می رسد ، مرغ همایی

آری (طریقت)با سعادت هم ردیف است
این شعر ، این شاعر شبِ شعر جدایی

حمید(طریقت) جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

۩#خلدستان طریقت ( صفحه جدید )۩ محمد مهدی طریقت


قدم چو می نهم ازین سرای ظلمانی

شوم حماسه ی امواجِ بُرون استانی

چو از حماسه ی وحدت نبوده آگاهی

رها شوم ز غمِ غُصه های پنهانی

مرا زِ باده بشوید بعدِ جان دادن

روان من بِرَهد از غمِ مسلمانی

چه خوش بود که نشیند صنم به بالینم

به ساز وُ چنگ زند نغمه‌های شاهانی

نگار وُ یار من آن ساقی دل‌آرائی‌ شد

که بوده کشورِ عرفان وُ عشقِ ایرانی

به روی قبرِ من این جمله حک شودعالی

فنا شده است به عالم زِ خویشتن فانی

به کلکِ عشق نگارد به روی مقبره‌ام

که مُبتلای رهِ عشق شد : به آسانی

زند ترانه که خُلدبرین (طریقت) شد

مزار شاعرِ روشن‌ضمیرِ بُستانی

۩۩۩ ☫)آغاز اسپند (خورشیدی)شاخ امید (404 1مبارک باد ) ☫ ۩۩۩

هستی‌اگر هستم تورا، مستی‌اگر مستم تو را
هستم خمارِ چشمِ تو، زنجیر و پابستم تو را

محتاجِ جامی تازه‌ ام، تا میْ کندانداز‌ه‌ ام
عاری شَوَم از خویشتن، مستی شود شیرازه‌ ام

آیینه ای آیینه ام، تسکینِ آهِ سینه ام
هستی تو با من تا ابد، گنجی تو در گنجینه‌ ام

خاکِ مرا پیمانه‌ کن، یادی از این دیوانه کن
تا خویش پروازم بده، این پیله را پروانه کن

در من بِدَم آواز کن، قفل از سکوتم باز کن
چرخی بزن‌در جانِ من، تا اوجِ من پرواز کن

از من گلویی تازه‌کن، این عشق‌را افسانه‌کن
احساس را تکثیر کن، این‌خانه را گلخانه کن

هستی، اگر با من بگو، حتّی اگر دشمن بگو
یاری اگر یارم تو را، من دوست می‌دارم تو را..


من‌دوست می‌دارم‌تو را

به ملازمانِ سلطان، که رساند این دعا را؟
که به شُکرِ پادشاهی، زِ نظر مَران گدا را

ز رقیبِ دیوسیرت، به خدای خود پناهم
مَگَر آن شهابِ ثاقب مددی دهد، خدا را!

مُژِه‌یِ سیاهت اَرْ کرد به خونِ ما اشارت،
ز فریبِ او بیندیش و غلط مکن، نگارا

دلِ عالمی بِسوزی چُو عِذار بَرفُروزی
تو از این چه سود داری، که نمی‌کنی مدارا؟

همه‌شب در این اُمیدم که نسیم صبحگاهی،
به پیام آشنایان، بنوازد آشنا را

چه قیامت است، جانا، که به عاشقان نمودی؟
دل و جان فدای رویت، بنما عِذار ما را

به خدا، که جرعه‌ای دِه تو به حافظ سحرخیز؛
که دعایِ صبحگاهی، اثری کند شما را.

گر مِی‌فروش حاجتِ رندان روا کند
ایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کند

ساقی به جامِ عدل بده باده تا گدا
غیرت نیاوَرَد، که جهان پُر‌بلا کند

حقّا کز این غَمان برسد مژدهٔ امان
گر سالِکی به عهدِ امانت وفا کند

گر رنج پیش‌آید و گر راحت ای حکیم
نسبت مَکُن به غیر که این‌ها خدا کند

در کارخانه‌ای که رَهِ عقل و فضل نیست
فهمِ ضعیفْ رایْ فضولی چرا کند؟

مطرب بساز پرده که کس بی‌اجل نمرد
وان کو نه این ترانه سُراید خطا کند

ما را که دردِ عشق و بلای خُمار کُشت
یا وصلِ دوست یا میِ صافی دوا کند

جان رفت در سرِ می و حافظ به عشق سوخت
عیسی‌دَمی کجاست که احیایِ ما کند

ادامه مطلب <<

محمد مهدی طریقت <<خطبه دوم


ادامه نوشته

خلدستان :دفتر شعر(طریقت) مبارکباد=> ۱۴۰۴= شعر ۱۳۴۴

۩۩☫ دفتر شعر(طریقت) طره تاب افکنده ای ☫۩۩

نوروز، این جشن کهن و یادگار دوران ایران باستان نخستین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با یکم فروردین ماه در تقویم خورشیدی ایرانی است . خواستگاه این جشن ایران باستان است و مردم در سراسر فلات بزرگ ایران در این روزها به جشن و پایکوبی می‌ پردازند . نوروز مصادف با اعتدال یا برابری بهار است، چرا که در روز نخست فروردین، خورشید در موقعیت ابتدای برج حمل قرار می‌ گیرد و استوای زمین را قطع می‌ کند و این حالت باعث برابری ساعات روز و شب می ‌شود. ۱۲ ساعت روز و ۱۲ ساعت شب است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو به شمار می‌ رود. جالب توجه است که نوروز به‌ عنوان یک جشن کهن و باستانی که از نیاکان ما به ارث رسیده است به اسم «روز بین‌ المللی نوروز» توسط سازمان یونسکو به‌ عنوان میراث فرهنگی معنوی بشر ثبت جهانی شده است. نکته دیگر این است که این عید از روزهای مقدس و اعیاد مذهبی زرتشتیان به شمار می‌ رود. در تقویم لحظه ی تحویل سال، مشخص کننده نخستین روز از لحظه ی تحویل سال، مشخص کننده نخستین روز از ماه فروردین است که با نام هرمز روز و یا اورمزد روز می‌ شناسند. اگر لحظه تحویل سال قبل از ظهر و یا در نیمه اول شبانه روز باشد، همان روز نوروز است و اگر لحظه تحویل سال بعدازظهر و یا نیمه دوم روز باشد فردای آن روز، نوروز است. نوروز به معنی آغاز فصل بهار و اعتدال جشن گرفته می‌ شود. نوروز همواره در بین ایرانیان از ایام رویش و رشد طبیعت به شمار می‌ رود و همگی بر این باورند باید در سال جدید و هم‌ زمان با رستاخیز طبیعت لباسی تازه از نگرش و روان بر تن کرد و تحولی رو به رشد در خود ایجاد کرد. واژه نوروز خواستگاهی اوستایی دارد و به ‌مرور زمان شکل نوشتار و تلفظ آن دستخوش تغییر شده است. امروزه در زبان فارسی نوروز به دو معنی نوروز عام و نوروز خاص شناخته می‌شود. نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری و آغاز سال نو، نوروز خاص: روز ششم از ماه فروردین با نام «روز خرداد». در ایران باستان، ایرانیان نوروز را با نام «ناوا سردا» به مفهوم سال نو یاد می‌ کردند. سایر مردم در آسیای میانی مانند خوارزمشاهیان و سغدیان، نوروز را «نوسارجی» و «نوسارد» می‌خواندند. تاریخچه نوروز در برخی متون کهن و در شاهنامه فردوسی، تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متون، کیومرث به‌ عنوان بنیان‌ گذار نوروز شناخته شده که نوروز روز پیروزی جمشید بر دیوان است. دیوان نماد پلیدی‌، تاریکی، جهالت و خشونت بوده و عروج جمشید و کیخسرو نیز در این روز اتفاق افتاده است که در این روز جمشید جهان غیب را در جام جهان‌ بین مشاهده کرد. این جام، جامی بود که کیخسرو جای بیژن را در آن مشاهده کرد و رستم را پی او فرستاد. نوروز در زمان هخامنشیان در سنگ‌ نوشته ‌های موجود اطلاعاتی از برگزاری نوروز به ‌طور مستقیم یافت نشده اما بررسی‌ های انجام شده روی این سنگ ‌نوشته ‌ها نشان می ‌دهد که هخامنشیان با جشن نوروز آشنایی داشتند. عده ‌ای معتقد هستند که کوروش بزرگ نوروز را در سال ۵۳۸ (قبل از میلاد)، جشن ملی اعلام کرد. کوروش کبیر در این روز بزرگ برنامه‌ هایی برای ترفیع سربازان، پاک‌ سازی اماکن همگانی و خانه ‌های شخصی و نیز بخشش محکومان اجرا می‌کرد. داریوش اول هخامنشی نیز سکه‌ ای از جنس طلا ضرب نموده بود که در یک‌ طرف آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده و گمان بر این است که این ضرب سکه به مناسبت نوروز سال ۴۱۶ (قبل از میلاد) بوده. جالب است بدانید که در زمان هخامنشیان جشن نوروز در بازه زمانی ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می‌شده است. نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان در دوره اشکانیان و ساسانیان برگزاری جشن نوروز و مهرگان رواج داشته است. در دوره ساسانیان جشن نوروز ۶ روز بوده است و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می ‌شد. نوروز کوچک (نوروز عامه) ۶ روز طول می ‌کشید و در روز ۶ فروردین، نوروز بزرگ (نوروز خاص) برگزار می ‌شده است. نوروز در دوره قاجار دربار قاجار تدارک ویژه‌ ای برای برگزاری باشکوه‌ تر این عید باستانی در نظر می‌ گرفتتد. ازجمله این مراسم «سلام نوروزی» بود که در سه بخش برگزار می‌ شد. سلام عام تحویل، سلام عام تخت مرمر و سلام خاص سر در. نوروز در دوران معاصر نوروز همواره به ‌عنوان جشنی ملی و میراث فرهنگی در دوران معاصر مورد توجه ایرانیان سراسر جهان قرار داشته و هرسال برگزار می ‌شود. شوروی سایق برگزاری آشکارای نوروز را برای کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان ممنوع اعلام کرده بود و مردم در آن بازه زمانی نوروز را برای خود به ‌طور پنهانی برگزار می‌کردند. همچنین در زمان طالبان، برگزاری این مراسم باشکوه برای افغان ‌ها ممنوع اعلام شده بود. طالبان تنها تاریخ هجری قمری را قبول داشتند. با همه این فراز و نشیب ‌ها، نوروز در سال‌ های اخیر بسیار بیشتر از پیش مورد استقبال قرارگرفته و گویی جهانی ‌تر شده است. سرانجام مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۰ قطع ‌نامه‌ ای در چارچوب ماده ۴۹ و تحت عنوان فرهنگ صلح تصویب کرد و روز ۲۱ مارس برابر با اول فروردین را روز جهانی نوروز اعلام کرد. در ۷ فروردین سال ۱۳۸۹، نخستین جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد که در پی آن، تهران به‌ عنوان دبیرخانه نوروز شناخته شد. در سال ۱۳۹۱ برای نخستین بار ایران میزبان برگزاری جشن برای یونسکو بود که این مراسم در صحن عمومی سازمان ملل برگزار شد. ایرانیان مقیم خارج از کشور چندین سال است که این مراسم باشکوه را به‌ صورت عمومی و همگانی در اروپا، امریکا، کانادا و سایر کشورها به پا می ‌دارند. نکته خوشایند دیگری که وجود دارد این است که از سال‌ های اخیر تاکنون روسای کشورهای زیادی هرسال عید نوروز را به ایرانیان تبریک و آن را گرامی می‌ دارند. آیین‌های نوروزی نوروز مجموعه‌ ای گسترده از جشن ‌ها و مناسبت‌های متعدد است که به آن‌ ها می‌ پردازیم. ۱. خانه ‌تکانی: یکی از آیین‌ های مرسوم نوروز خانه‌ تکانی است. در این مراسم خانواده‌ ها شروع به گردگیری و شست ‌و شو و تمیزکاری منزل و محل زندگی خود می‌ کنند و سعی بر این است که تا قبل از لحظه سال تحویل همه خانه مرتب و تمیز شده باشد. در این مراسم همه اعضای خانواده به نوعی در انجام مسئولیت ‌های پاک ‌سازی شرکت می‌ کنند. ۲. چهارشنبه ‌سوری: همان‌ طور که از اسمش پیداست آیین اصلی این مراسم افروختن آتش است. مراسمی که از دیرباز تاکنون جایگاه خود را میان مردم حفظ کرده است. برافروختن آتش و پریدن از روی آن همراه با شعر و آهنگ مخصوص خود در شب آخرین چهارشنبه سال پیکره اصلی این مراسم را تشکیل می‌ دهد. ۳. زیارت آرامگاه و قبور: در آخرین پنجشنبه سال و پس از چهارشنبه‌ سوری مردم برای بزرگداشت رفتگان خود و تکریم به آن‌ها به مزار آن‌ ها می ‌روند. ۴ . الفگی: این مراسم در خراسان بیشتر از سایر مناطق رواج دارد. مردم در مراسم الفه که بیشتر در مساجد و آرامگاه ‌ها برگزار می‌ شود برای احترام به مردگان خود کیک‌ های محلی درست می‌ کنند و به همراه سبزه در سفره می‌ گذارند. ۵. سفره نوروزی: انداختن سفره نوروزی که به سفره هفت ‌سین بیشتر شهرت دارد از دیگر مراسم اصلی به پا داشتن نوروز باستانی است. هفت‌ سین سفره را سبزه، سیر، سماق، سمنو، سنبل، سنجد و سیب تشکیل می‌ دهد. علاوه بر این اجزای دیگری می ‌تواند در سفره باشد که شامل ماهی قرمز، تخم‌ مرغ رنگ‌ شده، شمع، جامی پر از آب با چند قطره گلاب، آینه دوری از بدی ‌ها و نیز قرآن است. ۶. خوراکی‌ های نوروزی: از متداول‌ ترین خوراکی‌ هایی که در ایام نوروز پخته می ‌شود، سمنو است. این غذا با استفاده از جوانه گندم درست می ‌شود و بسیار مقوی است. در نقاط مختلفی از ایران، افغانستان و سایر کشورها طبخ سمنو آداب خاصی دارد که در آن بسیاری از دختران آن را در طول شب و با آوازها و نغمه ‌های مخصوص آن مراسم شروع به طبخ سمنو می‌ کنند. همچنین رسم است که در شب اول عید سبزی‌ پلو با ماهی طبخ شود و نیز شیرینی ‌های مخصوص مثل نان نخودچی درست کنند. به‌ طورکلی هر منطقه غذای مخصوص خود را برای ایام عید دارد. ۷. دید و بازدید: دید و بازدید یا عید دیدنی از سنت‌ های مهم نوروزی است. در این مراسم مردم به خانه‌ های خویشاوندان، دوستان و عزیزان خود می ‌روند و خود نیز میزبان آن ‌ها در روزهای آینده خواهند شد. بسیاری نیز به مزار و آرامگاه عزیزان از دست رفته خود می ‌روند تا یاد آن ‌ها را گرامی دارند. ۸. لباس نو: حمام رفتن و پاک ‌سازی بدن و نیز پوشیدن رخت و لباس نو و آراسته از مراسم ضروری این عید باستانی است. در این ایام، اگر شخصی پول کافی برای خرید رخت و لباس نداشته باشد سعی می‌ کند پولی قرض گرفته تا برای خود و خانواده خود کفش و لباس تازه تهیه کند. چرا که باور بر این است که کسی که در روزهای نوروز لباس نو نداشته باشد و سال جدید را با لباس تازه آغاز نکند، از خوشی ‌های سال تازه بی ‌بهره می‌ ماند. در این ایام مردم سعی دارند تا به همنوعان خود دست کمک رسانده و به افرادی که از تملک مالی ضعیف‌ تری برخوردار هستند لباس نو هدیه می‌ دهند تا هیچ‌ کس در این ایام از نعمت داشتن لباس‌ های تازه و پاکیزه بی ‌بهره نماند. ۹. گردشگری: هرساله مردم بخشی از تعطیلات خود را به سفر به نقاط دیگر کره جغرافیا اختصاص می‌ دهد و به شهرهای دیگر سفر می‌ کنند تا روحیه‌ ای تازه کنند. ۱۰. مسابقات ورزشی: از قدیم‌ الایام برگزاری مسابقات ورزشی عمومی در معابر شهری از آیین نوروزی به شمار می‌ رفته است. مسابقات سوارکاری، کشتی و شطرنج ازجمله ورزش ‌های مرسوم در تاجیکستان است. در افغانستان نیز مردم مراسم ورزشی بزکشی را انجام می‌ دهند. ۱۱. طبیعت‌ گردی: مردم ایران در روز ۱۳ فروردین یا روز طبیعت به مکان ‌های طبیعی مثل جنگل ‌ها و باغ ‌ها و مناطق طبیعی خارج از شهر می‌ روند که این مراسم را سیزده ‌بدر می‌ نامند. از کارهای رایج این روز، گره زدن سبزه است. درواقع مردم بر این باورند که با گره زدن سبزه و سپس انداختن آن در رودخانه یا طبیعت، بخت خود را باز می‌ کنند تا در سال پیش رو اتفاقات خوش‌ تری برای آن‌ها رقم بخورد. این مراسم در جوان ‌ها بیشتر رواج دارد. ۱۲. نوروز خوانی: نوروز خوانی یا بهار خوانی از دیگر مراسم ایام نوروزی است.

خلدستان (سبک مار : ضرب المثل) حکایت +روایت =>طریقت

۩☫ سبک شعر=سبک مار (طریقت )مبارکباد=> ۱۴۰۴= شعر۩۩۩ ۱۳۴۴

تک تکِ ثانیه ها بی رحمند

تک به تک از پیِ هم می رقصند

می شود گفت : پس از عمرگران

همه ی عقربه ها ولگردند

***

دفترِ شعر وُ غزل بر طرّه تاب افکنده ای
پرده‌ی مشکین شب بر آفتاب افکنده ای

رونق بازار بردی جلوه‌ی مَه کاستی
مآهتابا رویِ گیسویت نقاب افکنده ای

از کمندت کن رها صیدی که سخت
در کمین طره‌ی پُر پیچ وُ تاب افکنده ای

زآتش عشق آرزوی انجمن را سوختی

وز شرارش دفتری در خاک وُ آب افکنده ای

تا نیفتد بر رخت جز چشم پاک عاشقان
بر کتاب از زلف مشکین صد نقاب افکنده ای

زلف را در پیچ و تاب انداختی بر رخ که باز
در صف دل‌های بی‌تاب اضطراب افکنده ای

زاهدِ اَهلِ طرب را در سماع انگیختی
مجلسِ بزم اَدب بر شیخ وُ شاب افکنده ای

محفل عشاق پاشیدی به دریای فراق
تور صیادی به استادی در آب افکنده ای

بَه چه سحر انگیز کز چشم رقیبانِ حریف
طرح بیداران محفل را به خواب افکنده ای

طایر دل در خور شاهینِ پیکان بلاست
بهر صیدش زلف دامی پُـر غراب افکنده ای

غنچه را دلتنگ کردی زان دهان ابرو کمان
وز لب خون رنگ لعلی چون خوشاب افکنده ای

تشنه ی اهل (طریقت) گاه چون دیوانگان
غرق کردی یا به صحرای سراب افکنده ای

خــُلدستان طریقت(حکایت :شعر )۩محمد مهدی طریقت <<خطبه دوم

ادامه نوشته

خلدستان (۱۴۰۴) طریقت+تمنّا

۩۩ ☫خلدستان (۱۴۰۴) طریقت☫۩۩۩

پنهان نشوی؟ تورا تمنّاست

در جام جهان نمای پیداست

گل گر ز رخ تو رنگ آورد

رنگ رخش آخر از چه زیباست؟

ور نه به جمال تو نظر کرد

چشم خوش نرگس از زلیخاست؟

ور سرو نه قامت تو دیده است

او را کشش از چه سوی بالاست

تا یافت بنفشه بوی زلفت

ما را همه میل سوی صحراست

ما را چه ز باغ لاله و گل؟

از جام، غرض می مصفاست

جز حسن و جمال تو نکیسا

جون گلشن وُ لاله شد کلیساست

گردش روزگار را گران نکنید
در زمستان بهار را گران نکنید

باری از شانه بر نمی دارند
تخم خروار را گران نکنید

همه ی ثروت جهان از ماست!
سهم پروردگار را گران نکنید

برج و بارو به آسمان بردید
درزمین غار را گران نکنید

اتوبوسی: بلیط خوش بختی
فحش میدم :قطار را گران نکنید

دست در جیب مردمان کردید
قیمت اقتدار را گران نکنید

کاسه لیسان شهر بدبختی
محتوای تغار را گران نکنید

سیب سرخی:بهشت ، آدم گفت
مرگِ حوآ اَنار را گران نکنید

سایتان :برسر عرب ها باد
توت رفته ،چنار را گران نکنید

با تب وُ تاب صبح آزادی
نوبت انحصار را گران نکنید

تُحفه ای توی کوچه حیران گفت:
کُوفت را ،زهرمار را گران نکنید

سدر وُ کافور وُ گور جای خودش
دَف وُ سنتور وُ تار را گران نکنید

گفت : با رهبرانِ بی اِنصاف
بی پدر ها دلار را گران نکنید

گردش روزگار نوبتی ا ست
نوبتِ اختیار را گران نکنید

۱۴۰۴

در سال نو رؤیای دیـــرین آرزو کن
در سفرهء امسال هفت سین آرزو کن

سرتا به پا چونگل شدی باضرب سیلی
در صورتی گلدار رنگین آرزو کن

از لحظه ی زیبای تحویلِ کهن بوم
از چکمه وُ پوتین وُ از چین آرزو کن

تبریکی از شوق وُ شعف آید به سویت
بر صورتت لبخند شیرین آرزو کن

آئینه وُ شاخ نبات وُ شمع وُ سبزه
بر سفره هفت سین نسرین آرزو کن

شعر (طریقت) دلربا وُ دیدنی تر
دیوان(خلدستانِ) زرین آرزو کن

بر جــانور های جهانِ آدمّـیت
در عاقبت پایانِ ننگین آرزو کن

✍️محمّدمهدی طریقت


۩#خــُلدستان طریقت (صفحه جدید )۩#✍ محمد مهدی #طریقت

ادامه نوشته