گلخن وگلخانه: خلدستان طریقت + اشعار محشر(اشعار (طریقت) حکایت :روایت"ناب ناب
۩۩۩ ☫ گلخن وگلخانه ☫ ۩۩۩
مِی دانم و مِی خواهم ، از بادهٔ مستانه
کوته نشود دستم،ازباده و پیمانه
شوری به سر اُفتد،از جلوهٔ روی دوست
افکنده شرر بر دل ، آن دلبر جانانه
ره پویم و ره پویم ، تاقبلهء شیدایی
از پای اگر اُفتم،با سینه به میخانه
از ساغرو زساقی ، مِی نوشم نابش را
اندر طلب جامی ، افسونگر دُردانه
شیرینی این عالم،سر مست چنان کرد
فرهادشوم مجنون، زآن عشق به افسانه
بی خود ز خودی گردم، محو رخ چون لعلش
نیکونگرم "مُل" را، آن طرهء پروانه
شمع وگل وپروانه چون نظم (طریقت)شد
عطری به تنم داده ، زان گلخَن و گلخانه
✍️محمّدمهدی طریقت
![]()






۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩