قالب های شعر + تصاویر (عکس های منتخب)
تعریف قصیده
شعری است که از لحاظ شکل و قافیه ، مانند غزل است. یعنی قافیه ها در مصراع اول و مصراع های زوج می آید و در آن معمولاً یک قصد معین ، یعنی ، یک موضوع واحد ، محور سخن قرار می گیرد و از این جهت با غزل تفاوت دارد ، چون در غزل ، موضوع واحد ، شرط نیست . تفاوت قطعی غزل با قصیده در ابیات آنهاست ، زیرا غزل ، بین 5 تا 15 بیت است ، اما قصیده ، حد اقل 16 بیت است و حد اکثر آن آزاد است و تا بیش از 220 در قصاید خاقانی دیده می شود. بدیهی است که در باره شماره ابیات قصیده ، نظریات دیگری نیز وجود دارد ، اما امروزه بهترین راه شناخت قصیده نسبت به غزل ، شماره ابیات آن است که اگر از 16 بگذرد ، قصیده است.
تعریف مثنوی
مثنوی ، شعری است که اولاً ، تمام ابیاتش مصرع است ، یعنی ، در مصرع اول و دوم تمامی بیت ها قافیه وجود دارد ، ثانیاً ، قافیه هر بیتی مستقل است و با بقیه بیت های دیگر تفاوت دارد . از این رو ، هر تعداد که بخواهیم ، قافیه برای ابیات پیدا می شود ، زیرا کلمات قافیه عوض می شوند و بدین ترتیب ، هیچگونه کمبود قافیه پیش نمی آید و می توان هزاران بیت شعر سرود و حتی اشکالی ندارد که قافیه اشکالی ندارد که قافیه های یک بیت را پس از چند بیت بعد ، دوباره به کار ببریم. به همین دلیل ، داستان ها ، حماسه ها و اغلب مطالب طولانی به صورت مثنوی سروده شده است . حداقل مثنوی ، دو بیت است ، اما حداکثر آن هیچ محدودیتی ندارد.
تعریف غزل
در لغت به معنی عشق بازی و گفتن سخن عاشقانه است. غزلیات اولیه زبان فارسی تا حدود قرن هشتم از لحاظ موضوع ، عاشقانه بود ، اما از آن پس ، موضوعات مختلف به محدوده غزل وارد شد ، چنانکه در دوران معاصر ، موضوعات سیاسی هم در حدی وسیع در غزل راه یافته است. امروزه غزل و قصیده ، تفاوت مهمی جز در تعداد بیت ندارند. در مورد تعداد ابیات غزل ، نظریات متفاوتی وجود دارد ، ولی بیشتر ، تعداد ابیات بین 5 تا 15 بیت را غزل دانسته اند و از 16 بیت به بالا را قصیده می شمارند. البته غزل های بیش از 15 بیت هم گاه گاهی دیده می شود ، اما شکل معمول آن بین 5 تا 15 بیت است . در غزل ، رعایت یک موضوع خاص و واحد ، شرط نیست. یعنی ، می توان در یک غزل ، چند نکته جداگانه را مطرح کرد.
تعریف رباعی و دوبیتی
این دو نوع شعر از جهت شکل ظاهر ، شباهت های بسیاری با هم دارند . قافیه های هر دو در مصراع های 1 و 2 و 4 قرار دارد و در مصراع سوم ، بسته به اختیار شاعر است ، یعنی ، حق دارد که قافیه را در هر چهار مصراع هم رعایت کند. در هر رباعی یا دو بیتی ، یک موضوع کاملاً مستقل مطرح می شود .
در المعجم فی معاییر اشعارالعجم آمده است :
« رباعی به حکم آنک بناء آن بر دو بیت بیش نیست باید کی ترکیب اجزاء آن درست و قوافی متمکّن و الفاظ عذب و معانی لطیف باشد و از کلمات حشو و تجنیسات مکرر و تقدیم و تاخیرات ناخوش خالی بود و اگر با آن چیزی از صناعات مستحسن و مستبدعات مطبوع چون مطابقه لطیف و تشبیهی درست و استعارتی نیکو و تقابلی موزون و ابهامی شیرین یار بود ، نیکوتر آید ». (شمس قیس رازی ، 88 : 419)
تعریف ترجیع بند
ترجيع در لغت ، نغمه گردانيدن باشد و در اصطلاح ادبيات ، شعري را گويند كه به چند قسمت تقسيم شده است كه اين قسمتها در وزن ، يكي باشد ولي در قافيه ، مختلف. يعني هر قسمت قوافي متفاوتي داشته باشد. اين نوع شعر را به اين جهت ترجيع ميگويند كه اسلوب كلام هر زمان ، از قسمتي به قسمت ديگر تغيير ميكند. اهل ادب و فن هر قسمتي از ترجيع را خانه ميگويند و در فاصله بين دو خانه ، يك بيت مفرد ، آورده ميشود كه به اين بيت ، واسه و ترجيع بند گويند. اين بيت در فواصل ، عيناً تكرار ميشود. نكته مهم ديگر در باب ترجيعبند اين است كه قدما به تركيب بند (شعري كه در آن بيت مفرد ميان فواصل با يكديگر متفاوت باشد ، بر عكس ترجيع بند كه بيت مفرد در آن تغيير نميكند و همان در فواصل ، تكرار ميشود) هم ترجيعبند ميگفتند. چنانكه مولانا ، تركيب بندهاي خود را ترجيع خوانده است و ظاهراً از قرن هشتم و نهم به بعد اسم تركيب بند پيدا شده است. برای ترجیع دو شرط معنوی قایل شده اند : یکی دلپسند بودن مضمون و برجستگی خاص و دیگر تمهید یعنی آماده ساختن شنونده برای بیت جداگانه است که شاعر باید در آخرین بیت هر خانه مطلب را طوری بپروراند که شنونده را آماده شنیدن بیت تکراری نماید و آن را باید در جای خود بگذارد. ظاهراً قديميترين ترجيع بند ، در ديوان فرخي سيستاني ، مشاهده شده است. اين قالب در دوره صفويه نيز مورد توجه شاعران قرار گرفت. ترجيعبند خاص ادب فارسي است و از قديم در شعر فارسي معمول بوده است. از ميان شاعران، هاتف اصفهاني و سعدي، داراي ترجيع بندهاي زياد مشهوري هستند.
تعریف مسمط
مسمط ، اسم عربي از ريشه سمط و به معناي رشته مرواريد و رشتهاي كه مانند بند تسبيح در آن مهرهها كرده باشند و نيز به معناي زيور گردن و دوال فتراك يعني تسمه شكار بند و ترك بند آمده است.يکي از قالب هاي برجسته زبان و شعر پارسي است که ظاهراً از منوچهري دامغاني (شاعر قرن پنجم) آغاز مي شود و در طي دوران شعر پارسي ، تحوّلات پيدا مي کند تا در شعر معاصر به صورت چارپاره در مي آيد.ترجمان البلاغه که فعلاً قديمي ترين کتاب بلاغي به زبان فارسي است مسمّط را بدين گونه تعريف مي کند :« مسمّط گروه گروه کرده بود ، بدين جاي که معني وي چنان بود کي شاعر قصيده اي گويد هر بيتي را از وي چهار قسم کند يا بيشتر ، همه قسمت ها بر يک وزن تا آخر قصيده و همه به سجع تا آخر بيت ، مگر بخش قافيه کي برابر بود و بر وي خلاف ».
تعریف مستزاد
مستزاد شعری است که در آخر مصراع های یک رباعی یا غزل یا قطعه ، جمله کوتاهی از نثر آهنگین و مسجع اضافه می کنند که از لحاظ معنی به آن مصراع مربوط است ولی با وزن اصلی شعر هماهنگ نیست.در واقع کلمه مستزاد به معنی زیاد شده هم همین معنی را می دهد و علت نام گذاری این نوع شعر هم قطعه اضافه شده در پایان هر مصراع است.
تعریف چهارپاره
چهارپاره شعري است كه از چند بند هم وزن تشكيل شده است. هر بند ، شامل چهار مصراع است که معمولاً مصراع هاي زوج هر بند ، هم قافيه اند.چهارپاره پس از مشروطه در ايران ابداع شد. محتواي چهارپاره ، غنايي و اجتماعي است. فريدون مشيري ، فريدون توّللي ، رشيد ياسمي و ملك الشعراي بهار ، از شاعران معاصرند كه اشعاري در قالب چهارپاره سروده اند.

۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩