۩۩۩☫ این همه اهل(طریقت) که در آفاق روان / اشعار☫۩۩۩

پرده بردار ز رخ، چهره ‏گشا ناز بس است
شاعر سوخته را دیدن رویت هوس است

باده از دور وُ برَت یــار، نخواهم برداشت
با من دلشده این باده مرا یک نفس است

همه خوبان برِ زیبایی‏ات ای مایه حُسن،
در مثل، در برِ دریای خروشان ، خس است

منِ پر سوخته را نیست نصیبی ز بهار
عرصه جولانگه زاغ است وُ شکارِ مگس است

داد خواهم، غم دل را به شما عرضه کنم؟
کو مرا دادستان وای که فریاد رس است

این همه اهلِ (طریقت) که در آفاق روان
سوی دلدار، روان این جرسِ آن فَرس است

🛑انقلابی که فرزندان و پدرانش را ‌بلعید

معروف است که انقلاب فرزندان خود را می‌بلعد. این جمله را پی‌یر وِرنیو یکی از سیاستمداران دورانِ انقلاب فرانسه گفته بود. ماجرا از این قرار بود که وِرنیو خود به یکی از جناح‌های انقلاب تعلُّق داشت (ژیروندن‌ها)، اما با جناح تندروتر و جمهوری‌خواه انقلاب (ژاکوبن‌ها) درگیر شد. او و همۀ رفقایش بازداشت و به مرگ محکوم شدند. وِرنیو آخرین نفری بود که گردنش زیر تیغ گیوتین می‌رفت. می‌گویند بطری زهری در جیب داشت تا پیش از آن‌که کار به گیوتین رسد، خود مرگ را سر کشد تا رُعب اعدام را نچشد، اما بطری زهر در جیبش ماند و از آن استفاده نکرد. شاید هم همۀ این‌ها لطف تلخ و گسِ ایزدبانوی تاریخ در حق بشر بود تا ورنیو خودکشی نکند و وقتی او را بر سکوی اعدام می‌آورند آخرین گفته‌اش همین جملۀ معروف باشد: «انقلاب فرزندان خویش را می‌بلعد».

پس از این جمله ورنیو را گردن زدند.اما همین جملۀ تکان‌دهنده و رعب‌آور هم برای توصیف انقلابی دیگر نارسا و ناکافی است! و آن زمانی است که به انقلاب روسیه می‌رسیم. در این مورد باید بگوییم:

«انقلاب فرزندان و پدرانش را می‌بلعد!»

و این داستان چنان غریب است که تا آن را نخوانیم باور نمی‌کنیم.
◀️اعدام همۀ رهبران انقلاب!
به محض آن‌که پایه‌های قدرت #استالین در رأس حاکمیت شوروی محکم شد، خونبارترین سال‌های حاکمیت کمونیسم هم فرارسید: دوران «ارعاب بزرگ» یا «پاکسازی بزرگ» بین سال‌‌های 1936 تا 1938. تنها در همین مدت کوتاه یک و نیم میلیون نفر بازداشت شدند که نصفشان اعدام شدند. دست راست استالین در اجرای این ارعاب نیکولای یِژوف بود، برای همین این سال‌ها را «عصر یِژوف» هم می‌نامند. در نوشتارهای دیگری به «ارعاب بزرگ» و به خصوص به زندگی «یِژوف» می‌پردازیم و در این نوشتار تنها از «دادگاه‌های نمایشی مسکو» و اعدام رهبران انقلاب یاد می‌کنیم.
پس از مرگ لنین، تروتسکی شاخص‌ترین فرد در میان رهبران انقلاب بود، اما استالین نیز پس از کناره‌گیری لنین در شورایی سه‌نفره به همراه کامنِف و زینوفیِف جایگاه استواری یافته بود. تروتسکی شخصیتی بیش‌تر نظریه‌پرداز داشت، اما استالین سواد نظری کم‌تری داشت و مرد سازماندهی و عمل بود. به زودی نزاع میان این دو بالا گرفت و استالین توانست تروتسکی را از تمام مناصب حذف و مجبور به تبعید کند. از این پس، استالین همۀ رقیبان خود را با اتهام «تروتسکی‌گرایی» حذف کرد. در دادگاه‌های نمایشی مسکو هم کلیدواژه همین «تروتسکی‌گرایی» بود.
در سال 1934 سرگئی کیروف، مردی که دست راست و ستایشگر استالین بود، در شرایطی نامشخّص به قتل رسید. همان روز حکمی قضایی صادر شد که اجازه می‌داد متّهمان اقدامات تروریستی بدون تعلُّل محاکمه شوند، بنابراین می‌شد بازداشت‌شدگان را در روند قضایی نامعمولی بلافاصله و بدون حق تجدیدنظر اعدام کرد.
به زودی همۀ کسانی که در انقلاب نقش رهبری داشتند بازداشت شدند. اتهام‌های آن‌ها همواره یکسان بود: ارتباط با قدرت‌های کاپیتالیستی و ارتباط با تروتسکی برای توطئه‌چینی. البته دلیل و مدرک خاصی برای این اتهام ارائه نمی‌شد، بلکه با شکنجۀ روحی و جسمی، متهمان به گناه نکردۀ خود اعتراف می‌کردند. در مجموع از اوت 1936 تا مارس 1938 چهار دادگاه برگزار شد، سه دادگاه نمایشی و علنی و یک دادگاه نظامی غیرعلنی. 66 نفر که همه چهره‌های بلندپایۀ سیاسی و نظامی و بانیان انقلاب اکتبر و معماران شوروی بودند محاکمه شدند، 50 نفر حکم اعدام گرفتند و 16 نفر به حبس در سیبری محکوم شدند.
همۀ مردانی که این نظام مهیب را برپا کرده بودند، اعدام شدند. تنها تروتسکی مانده بود، در تبعید در مکزیک، که او نیز به زودی به دست مأمور مخفی استالین به قتل رسید. از شش مردی که لنین در وصیت‌نامه‌اش از آن‌ها نام برده بود تنها یک نفر ماند: «استالین».
پس از مرگ استالین رفته‌رفته از همۀ این محکومان اعادۀ حیثیت شد. ابتدا سه سال پس از مرگ استالین، جانشین او، خروشچوف، در سال 1956 در مجمع عمومی حزب اعلام کرد محکومان زیر شکنجه‌های وحشتناک و بی‌رحمانه مجبور شده بودند به گناه نکرده اعتراف کنند. در سال‌های پایانی حکومت شوروی کمیته‌ای ویژه محکومیت‌های دوران استالین را بررسی کرد و نه تنها این 66 نفر که بیش از یک میلیون محکوم دیگر را بی‌گناه اعلام کرد.
فقط برای این‌که به «طنز سیاه» تاریخ پی ببریم به این نکته دقت کنید:

«بزرگ‌ترین دشمن کمونیست‌ها در تمام تاریخ هیتلر بود و بزرگ‌ترین رهبر کمونیست‌‌ها استالین بود. اما استالین بیش‌تر از هیتلر #کمونیست‌کُشی کرد!»

#خــُلدستان طریقت ( #اشعار+غزل (شاعر>طُ) )۩# محمد مهدی طریقت