۩۩۩۩☫حکومت های قجری (طریقت )اسلامی و لامذهبی / کفن پوش برقص ☫۩۩۩۩

دلخوش نباشید که مسکن فقط می‌سازیم. آب و برق را مجانی می‌کنیم برای طبقه مستمند. اتوبوس را مجانی می‌کنیم. دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را عظمت میدیم. شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. ما هم دنیا را می‌ آباد می‌کنیم و هم آخرت را.

واقعا دلخوش نباشید ...

نکته این است که در جامعۀ برخوردار از دموکراسی، کلمات را به‌راحتی نمی‌توان شناور کرد. کلمات مانند انسان‌ها حیثیتِ خاص خود را دارند و کلِّ جامعه است که می‌تواند در باب سرنوشتِ مفهومی کلمات تصمیم بگیرد. بنابراین اگر کسی "کشیش " است شما در چنان جامعه‌ای نمی‌توانید به‌راحتی او را "اسقُفِ اعظم" یا بالاتر خطاب کنید. هم او ناراحت می‌شود و هم جامعه شما را از بابتِ تجاوُز به حدود کلمات مورد شماتت قرار خواهد داد.

بر همین قیاس کلماتی از نوع "استاد" و "دانشمند" و "فیلسوف" و امثال آن. امّا در جامعۀ استبدادی مسائل برعکس جریان دارد.

شما جای هر کلمه را با همسایه‌های آن و با مدارجِ بالای آن به ‌راحتی می‌توانید عوض کنید. نه مخاطب شما از این بابت احساس شرمساری خواهد کرد و نه جامعه، شما را مورد انتقاد قرار خواهد داد که این کسی را که تو مثلن فلان عنوان را به او داده‌ای، او دارای چنین مقامی نیست!

تجاوز در حریمِ کلمات در جامعۀ استبدادی چنان راحت انجام می‌شود که خیلی به ‌آسانی می‌توان کلمۀ "پاپ" را -که مفهومی منحصر به فرد و هیچ‌ گاه در تاریخ دو تا نبوده است - اندک‌اندک بر هر دربان و کشیشی، اطلاق کرد و این تجاوز به حدود کلمات را تا آن‌جا گسترش داد که در هر روستایی چندین پاپ در عرض هم وجود داشته باشند.

همان‌طور که در جامعۀ استبدادی می‌توان به حقوق افراد تجاوز کرد به حدود کلمات هم می‌توان تجاوز کرد، و همان‌طور که در جامعۀ برخوردار از آزادی و قانون به حقوق افراد نمی‌توان تجاوز کرد، به حدود کلمات هم نمی‌توان تجاوز کرد. از این روی، زبان قلمروی است که از مطالعۀ در آن می‌توان به حدود رعایت حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی موجود در آن جامعه پی بُرد. اکنون به یاد ندارم که در کجا خوانده‌ام ولی یقین دارم گفتار یکی از حکیمان بزرگ چین است که گفته است: "روزی اگر زمامِ اصلاح جامعه را به من بسپارند، نخست زبانِ ایشان را اصلاح می‌کنم." گویا مقصود او نشان دادن همین رابطۀ استبداد اجتماعی و شناور شدن زبان است.

هر قدر جوامع برخوردار از اندیشۀ دمکراسی باشند زبان‌شان از شناوری‌های تند بر کنار است و هرقدر استبدادی باشند به همان میزان زبان‌هاشان شناور است.

هر کس با شعر فارسی کوچک‌ترین آشنایی داشته باشد و مدایحِ رودکی را با مدایح فرّخی و مدایح فرّخی را با مدایح انوری سنجیده باشد، شناور شدن کلمات را از حوزۀ قاموسی آن‌ها در مسیر این سه دورۀ تاریخی آشکارا مشاهده خواهد کرد.

در شعر رودکی تجاوز به حدودِ کلمات بسیار اندک است، زیرا جامعۀ سامانی جامعه‌ای است تا حدِّ زیادی برخوردار از قانون و آزادی.
در تاریخ اجتماعی ایران، عصر سامانی و به ویژه در قلمروِ فرمانروایی سامانیان کمتر نشانه‌ای از زورگویی‌های اجتماعی دورۀ غزنوی وجود دارد و با همۀ استبداد غزنویان استبداد مذهبی سلاجقه بسی بی‌رحمانه‌تردر زمان قاجار و حکومت های مذهبی ....

عکس‌های رنگی از مراسم «سلام نوروزی» ناصرالدین‌شاه

در اینجا عکس‌هایی با کیفیت از مراسم سلام نوروزی در دوران ناصرالدین‌شاه را ملاحظه خواهید کرد. (اصل عکس‌ها سیاه سفید هستند و با استفاده از نرم‌افزار به صورت رنگی درآمده‌اند).

- ۱۷ خرداد ۱۴۰۲

در دوران حکومت چهار پادشاه نخست سلسلۀ قاجار، به تدریج مراسم «سلام نوروزی» گستردگی و شکوه بیشتری پیدا کرد و آیین‌ها و مناسک آن جزئیات بیشتری یافتند؛ جزئیاتی که اجرای آن‌ها با دقت و اهتمام ویژه‌ای دنبال می‌شد.به گزارش فرادید؛ در مراسم سلام، درباریان، فرماندهان نظامی، سفرای خارجی و در برخی موارد (خصوصا در زمان فتحعلی‌شاه) عده‌ای از مردم عادی حضور می‌یافتند و مطابق با رسومات دقیق نسبت به شاه ادای احترام کرده و نوروز را تبریک می‌گفتند.این مراسم در دوران ناصرالدین‌شاه به اوج رونق و شکوه خودش رسیده بود. در این زمان جایگاه مخصوص هر چیزی به دقت از قبل معین شده بود؛ از محل قرار گرفتن قلیان مخصوص شاه گرفته تا جایگاه ایستادن درباریان در حیاط کاخ.در اینجا عکس‌هایی با کیفیت از مراسم سلام در دوران ناصرالدین‌شاه قاجار را ملاحظه خواهید کرد. این عکس‌ها را به احتمال زیاد آنتوان سوروگین عکاس معروف دوران قاجار ثبت کرده است.

مراسم «سلام نوروزی» ناصرالدین‌شاه

در عکس اول شخصی که جلو آمده و در حال عرض احترام و تبریک است عبدالوهاب نظام‌الملک است که نوۀ میرزا آقاخان نوری بود و مدتی منصب وزیر لشکر را در اختیار داشت. در پس‌زمینۀ تصویر، در کنار درخت، تصویر کامران میرزا (با لباس سفید و شمشیر) و عزیزالسلطان ملقب به ملیجک دوم