۩۩☫برآستان جانان(خورشید نمایان) حضرت حق / حضرت سبحان ☫۩۩

شام هجران شد وُ خورشید نمایان آمد
محنت آخر شد وُ پاشید به پایان آمد

نفس باد صبا نغمه مسیحائی زد
نقش جمشیدِ جم اندر جمِ جانان آمد

شکر ایزد که دگر بار، به کوری حسود
خنده ی شاد ،درخشیدِ وُ خندان آمد

عجبم نیست دگر از کرم پیر مغان
ماه شعبان شد وُ مهشید به درمان آمد

گرچه بسیار نشستند به امید ظهور
دلبرِ شاد خروشید خروشان آمد

ساقیا! ساغر لبریز از آن باده بریز
که ز خمخانه‌ درَخشید ، درخشان آمد

مطرب! آغاز کن آن نغمه‌ی داوودی را
که ز الحان خوشش، جان به سلیمان آمد

مژده، ای صدر نشینان جهان میکده، باز
با (طریقت)به جهان مست وُ غزل‌خوان آمد

صاحب‌الامـــر به مـــا فیضِ فراوان آمد

جلوه بـاطنی و قـــدرتِ ایـمـــان آمد

رُخ برافروخته تــا دل بـَرَد از پیر و جوان‌

حُسنِ رویش اثری در دل و در جان آمد

درظهورست وجودی و جهانی بی‌شک‌

عالمِ علم یقین، پـــرتـوِ ایقان آمد

طایـرِ فکـر، به هـر سو طیرانی آمد

بال و پر بـاز کند، گوهرِ عرفان آمد

محفلِ پاکدلان رشکِ بهشت است و جنان‌

تــابشِ عشـــق تـجلـّیِ فـــروزان آمد

مهدی وُ هادیِ دیـن رهبـرِ ایمـان و یقین‌

مطلـع چهـــره‌ی او نـــور درخشان آمد

حق به اَشعار(طریقت) کرمش داده عیان‌

تا که اجرِ دو جهان عـزتِ دوران آمد

شاعِر زنده‌دل و نغمه‌سرا بـایــد بود

نوبت حضرت حق: حضرتِ سبحان آمد

< ادامه مطلب <<

خاص (ویژه عکس )۩محمد مهدی طریقت <<خطبه دوم