جنون اهل(طریقت )به میوه ،شیرین / شرح حال

۩۩۩۩☫جنون اهل(طریقت )به میوه ،شیرین / شرح حال ☫۩۩۩۩

لَعبتی زیبا وُ معشوقه پریشانِ منی
عاشق این انجمن افسونِ چشمانِ منی
گوهرِ بخشنده ذاتِ مرا نشناختی
در کف آوردی ولیکن لطفِ احسانِ منی
ارزشِ جان مرا، جانا ندانستی چرا
جوهرِ جانم تویی چون محو وُ حیرانِ منی
روز و شب در آتشی سوزان بسوزانی مرا
خاطرت می خواهم وُ شمعِ شبستانِ منی
شاعرم بر شاخسارِ شبنمِ انصارعشق ،
بلبلِ خوشنغمهء باغ و گلستانِ منی
از صفای باطن و دل شبنمی از رازِ عشق
همچو انصارِ (طریقت) چون غزلخوانِ منی
***
دوباره آمدهام تا یکی صدای همه
وطن! خوشم که رسیدم دمی برای همه
برای آن که به این زندگی نمیشود باور
هماره زود رسیدم که با لقای همه
هزار پارهی زخمم فدای زخم تو باد
بگویم و بسرایم که تا نوای همه
به خانهی دگران بزم عیش من گرم است
ولی خوشم که بمیرم وَ در سرای همه
که گفت، من که دگر بی صدا نخواهم بود
گلوی خسته ی دلی این ندا ، ندای همه
هجوم فاصلهها از تو دور بُرد مرا
ببین دوباره رسیدم همه برای همه !
صدای عشق (طریقت) به مرگ تن ندهد
زبان بسته نه زیبد که مُبتلای همه
****
صدای شعر شبانه به جان شنیده دعا
دلی که از صف یاران، تو برگزیده دعا
صدای نغمهی نامت به حجره - حجرهی جان
هوای جاذبهها اند، دل تنیده دعا
نگاه گرم تو کز چشمهی شراب آید
فضای نشه عجیب است، تا چشیده دعا
گهی که عاشق بیچاره در خیال خودش
به حجم وسعت صد آسمان کشیده دعا
به عاشقانه ترین شیوه از کرانه ی دور
به اوج صحنهی رویای خود کشیده دعا
ببین که شاعر شبگرد، در خزانهی خود
میان عشقِ(طریقت) چی آفریده دعا
✍️محمّدمهدی طریقت








۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩