این باده از اهلِ (طریقت)سرکشیدم


۩۩☫ اشعار:غزل این باده از اهل (طریقت) سر کشیدم /☫۩۩۩

این باده را خونگرمی اهواز لازم
نوعی هوای بوسه ی شیراز لازم
بال وُ پر پروانه ها آتش نگیرد
زیرا برای سوختن پرواز لازم
شمع وُ گُل وُ پروانه می بینم در اینجا
جمعِ گُل وُ پروانه چشمی باز لازم
مصرع به مصرع میسرایم مثل بلبل
بر این کویر لوت قدری ناز لازم
گفتی برای باده وساغر کنم ناز
اسرار را در پرده ای از راز لازم
این باده از اهلِ (طریقت)سرکشیدم
این باده را ایجاز در اعجاز لازم
(ح.) طریقت
"سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادنجان بورانی پیش آوردند. خوشش آمد. گفت: بادنجان، طعامی است خوش.
ندیمی در مدح بادنجان، فصلی پرداخت. چون سیر شد گفت: بادنجان سخت مضر چیزی است. ندیم باز در مضرت بادنجان، مبالغتی تمام کرد. سلطان گفت: ای مردک! نه این زمان مدحش می گفتی؟
ندیم گفت: من ندیم توام، نه ندیم بادنجان. مرا چیزی می باید گفت که تو را خوش آید نه بادنجان را"
عبید زاکانی
![]()
۩#خلدستان طریقت ( صفحه جدید )۩# محمد مهدی #طریقت
اِبْنِ طُفِيْل، ابوبكر محمد بن عبدالملك بن محمد بن محمد قبسى ، طبيب، فيلسوف، شاعر، وزير و فقيه اندلسى. تاريخ و محل تولد وي به درستى روشن نيست. بعضى نوشتهاند كه احتمالاً بين سالهاي 495 تا 505ق/1102 تا 1111م در برشانه از نواحى المريه يا در وادي آش از نواحى غرناطه زاده شده است.ابن طفيل در كتابخانة مهمى كه امير ابويعقوب موحدي بنيان نهاده بود، به مطالعه و تحقيق مىپرداخت و با اينكه نوشتهاند كه وي در اوايل زندگىخود به امر تدريس و طبابت اشتغالداشته ، اما محل تدريس و شاگردان وي ناشناخته مانده استآثار: ابن طفيل در رفاه و آسايش و فراغ خاطر مىزيسته و در زندگى خويش دچار بحرانهاي سخت و ماجراهاي خطرناك نگشته است. او به كتاب و مطالعه علاقة بسيار داشت، ولى به تأمل و تفكر بيشتر از تأليف علاقه نشان مىداده است. از اين رو تأليفات و آثار وي در مقايسه با زندگى نسبتاً طولانىِ همراه با آسايش او چندان چشمگير نيست. البته بسياري از آثار ابن طفيل در تطاول روزگار از ميان رفته و به دست ما نرسيده است. با اين حال مراكشى نوشته است: خود تصانيف ابن طفيل را در فلسفه (طبيعيات و الهيات) ديده كه از جملة آنها رسالهاي در نفس به خط مؤلف بوده است.
ابن طفيل در علم طب نيز تأليفاتى داشته، از آن جمله غزيري به دو مجلد كتاب او در طب اشاره كرده است . ابن خطيب نيز ارجوزة الطبية وي را نام برده است . كتاب ديگري با عنوان مراجعات و مباحث بين ابى بكر بن طفيل و بين ابن رشد فى رسمه للدواء فى كتابه الموسوم بالكليات به وي منسوب است. اين كتاب به ابن رشد نيز نسبت داده شده است . وي در علم هيأت نيز تأليفاتى داشته كه ابن رشد در كتاب شرح الاوسط بر كتاب الا¸ثار العلوية ارسطو به يكى از اين آثار اشاره كرده است.
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩