طی (طریقت) از عدم اینجا شروع شد => شعرها رو به صعودند(طریقت) باقی

۩۩☫برآستان جانان :آخر آبان (نامسلمان ) کامل ☫۩۩۩
اولِ آبان چرا، دارو و درمان نیستی؟
آخر آبان مگر بر عهد و پیمان نیستی؟
آنقدر آشفتهحالم مثل گیسو شانه ات
شکرِکامل مینمایم چونکه لیلون نیستی
میزنم بر سیم آخر، میکنم ناناز را
تا نگویندم رقیبان، مرد میدان نیستی
اینکه میگفتی از اول عاشق و دیوانهام
من شهادت می دهم در لایِ، قرآن نیستی
خواب را از دیدهام بگرفته آن رؤيای تو
من نمیدانم چرا آبانِ آبان نیستی
مطمئنم، من تو را با شعر درچنگالِ خود
مینمایم صید، میدانم هرآسان نیستی
مـاده ای از مادگی پروای بی حاصل مکن
یاکریمِ قصهٔ بی دین، نامسلمان نیستی
آخر آبان که میآید، تو زیبا میشوی
شاعرِ شعر (طریقت) زیر باران نیستی
________
+ نوشته شده در شنبه سوم آبان ۱۴۰۴ ساعت 22:3نویسنده: توسط محمد مهدی طریقت
|
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩