خلدستان : اهلِ (طریقت)م بنویسید انحمن
ز شراب بوسه هایت زِ جنون مست مستم
صنمآ، چقدر مستم که سبوی می، شکستم
ز لبانِ لعل فامت اثر شراب خیزد
دل اگر همی ببندم که منادی اَلَستم
پس از این دوباره ساقی قدحی زِ باده آورد
قدحش نداد حاجت چو گرفتهای تو دستم
صنمآ تو جان مایی مرو از تنم که مانی !
توبمان کبودم جستم ز کلیمیانِ جستم
بنگر ز فرط مستی ره خانه مِی ندانم
تو بيا بگير دستم كه دگر ز پا نشستم
سرِ زلف نیلگون را به كف صبا می افشان
كه به تار مويت ای جان که زِ عمر دُچارِ خستم
تو وُ سالکان زاهد،همه جمعِ می پرستی
من وُ شاهدان(طریقت) که دوباره می پرستم.
+ نوشته شده در جمعه شانزدهم آبان ۱۴۰۴ ساعت 17:3نویسنده: توسط محمد مهدی طریقت
|
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩