خلدستان (طریقت)خرداد، دوباره

۩۩۩ ☫ شعر(طریقت )فدای چشمانت غزاله ☫ ۩۩۩
دوباره شعر مرا عاشقانه میخوانی
هجای درد دلی با ترانه میخوانی
سکوت نیمه شبی مانده از طلوع سحر
اَنــار بغض مرا دانه دانه میخوانی
به یُـمن نافله هایی که بی اجابت ماند
دعای مختصری بی بهانه میخوانی
چه قصه ها که گذشت و مرا نفهمیدی
چه نغمه ها که بیاد زمانه میخوانی
تو کوچه های پر از خاطرات لبریزی
غزاله شعر مرا روی شاخه میخوانی
اگر چه ساده گرفتی همیشه شعرم را
دوباره با نفسی شاعرانه میخوانی
غزاله شعرِ(طریقت) فدای چشمانت
تو ماهـتـاب منی ماهرانه میخوانی
![]()
شعر:سوزان است نظم پارسی
هرکه خواهان است نظم پارسی
دل اگر تاریک ، روشن کوه نور
سَجع مُرغان است نظم پارسی
نامه هُدهُد فرآوان خوانده ای
از سلیمان است نظم پارسی
فرش و عرش وُانجمن برتافته
دل شبستان است نظم پارسی
دُرّ پنهان است شعر فارسی
راز پنهان است نظم پارسی
زلف بر باد مده ، گیسو پریش
دل پریشان است نظم پارسی
ای لبانت زندگی بخش جهان
مردن آسان است نظم پارسی
در(طریقت) شعر! غوغا می کند
مِهر مهمان است نظم پارسی
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩