خلدستان:فال (طریقت )اشعار

۩۩۩ ☫ بوده ام شاعر (طریقت)با دلِ تنهانگار)☫۩۩۩
شور درجمع رفیقان چون تمنائی کنم
تابه کی رقص جنون و مشقِ رسوائی کنم
تا به کی باید درین محنت سرا با درد و غم
بارِ غم باشد به دوشِ جان و شیدائی کنم
شعلهء، سوزان سراپای وجودم را بسوز
چند باید در فراقِ او شکیبائی کنم
علم و دانائی حجاب چهره مقصودِ شد
کاش مجنون می شدم تا ترکِ دانائی کنم
بوده ام شاعر (طریقت)با دلِ تنهانگار
شور در بزم پریشان ، کُنج تنهائی کنم
+ نوشته شده در جمعه پانزدهم دی ۱۴۰۲ ساعت 0:10نویسنده: توسط محمد مهدی طریقت
|
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩