فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری معروف به شیخ عطار نیشابوری، از شاعران و عارفان مشهور ایرانی قرن ششم و هفتم هجری است. این شاعر بزرگ در روستایی به نام کدکن در حوالی نیشابور متولد شد و با خلق آثار معروف و بی‌نظیر خود، توانست افتخاری برای همه مردم ایران زمین باشد. عطار نیشابوری یکی از برترین مردان نام‌آور تاریخ ادبیات ایران بوده که کلام ساده و بی‌آرایش او در اشعارش به زیبایی در دل نقش می‌بندد. در ادامه با معرفی اجمالی عطار نیشابوری، زندگی نامه، آرامگاه و  همچنین آثار عطار می‌پردازیم.

از جزئیات کودکی و زندگی این شاعر بزرگ اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ جز اینکه پدر وی یک عطار (داروفروش) متبحر و ماهر بود و بعد از وفات او، عطار کار پدر را ادامه می‌دهد و به شغل عطاری مشغول می‌شود.عطار در روستای کدکن که یکی از بخش‌های تربت حیدریه امروزی محسوب می‌شود، به دنیا آمد. او از همان دوران کودکی به مدارس علمیه شهر می‌رفت و به تحصیل مقدمات علوم زمان خود مشغول بود. عطار کودکی بسیار سخت و دردناکی را تجربه کرد و ۶ یا ۷ ساله بود که درگیر ماجرای طغیان غزها شد. این فاجعه آن‌قدر عظیم و دردناک بود که در ذهن عطار برای همیشه نقش بست و او را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار داد. وی چند سال پس از فروکش فتنه غز، در مکتب مشغول آموختن شد.

عطار، داروسازی و داروشناسی را از پدرش آموخت و در کنار آن به کار طبابت هم پرداخت، به همین دلیل به او عطار گفته می‌شود؛ زیرا عطار به کسی می‌گویند که داروفروشی و طبابت را هم‌زمان با هم انجام دهد؛ اما پس از مدتی به‌دلیل وجود یک رویداد مهم در زندگی‌اش به عرفان روی آورد و مسیر زندگی وی برای همیشه تغییر کرد. 

در روایات آمده است که یک روز فریدالدین در دکان خود مشغول کار بود که درویشی وارد مغازه‌اش می‌شود و از او می‌پرسد که آیا چیزی برای رضای خدا به من می‌دهی؟

درویش این جمله را چند بار تکرار می‌کند؛ اما عطار به او اهمیت نمی‌دهد و چون درویش بی‌تفاوتی او را می‌بیند، از عطار می‌پرسد که تو چطور می‌خواهی از دنیا بروی؟

عطار در پاسخ به درویش می‌گوید: همان طور که تو از دنیا می‌روی!

درویش می‌گوید: آیا تو می‌توانی مانند من بمیری؟

عطار در جواب می‌گوید: بله.

درویش زمانی که با پاسخ مثبت عطار روبه‌رو می‌شد، بلافاصله دراز می‌کشد و کاسه چوبی که در دست داشت، زیر سر خود می‌گذارد و می‌میرد. عطار پس از این رویداد، بسیار متحول می‌شود و مسیر زندگی خود را به‌طور کل تغییر داده و به عرفان روی می‌آورد.

شیخ نیشابوری پس از این ماجرا، برای کسب علم و دانش، به هند، عراق، شام، مصر و مکه سفر کرده و حج خود را هم به جا می‌آورد. سپس به شهر خود یعنی نیشابور برمی‌گردد و در آنجا ماندگار می‌شود. عطار، مرید شیخ مجدالدین بغدادی بوده است.  

این شاعر بزرگ سرانجام در سال ۶۱۸ هجری قمری به دست سربازان مغول در نزدیکی دروازه شهر کشته شد. شاید بدون اغراق بتوان گفت مرگ عطار نیشابوری یکی از غم‌انگیزترین و دردناک‌ترین داستان‌هایی بوده که تابه‌حال درباره مرگ عرفا و شاعران روایت شده است.

عطار نیشابوری یکی از پرکارترین و فعال‌ترین شاعران ایرانی به شمار می‌رود و بنا به روایات بیش از ۱۸۰ اثر گوناگون از خود به‌جای گذاشته که حدود ۴۰ عدد از آن‌ها به شعر و نثر است. این شاعر بزرگ دارای تالیفات و تصنیف‌ها بسیاری بوده که بیشتر آن‌ها منظوم هستند.

بنا به روایات، عطار به تعداد سوره‌های قرآن، ۱۱۴ تصنیف از کتاب، رساله، نظم و نثر نوشته است. از ویژگی‌های اشعار این شیخ بزرگ می‌توان به شیوایی، سادگی و روان بودن آن‌ها اشاره کرد که به زیبایی در آثار وی مشهود است. از آثار او می توان به «منطق الطیر»و «مصیبت نامه»و «تذکره الاولیا» اشاره کرد.