برآستان جانان (فرخی )یزدی
۩۩۩ ☫برآستان جانان (فرخی )یزدی ☫۩۩۩
هرکه شد خام، بهصد شعبده خوابش کردند
هرکه درخواب نشد، خانه خرابش کردند
بازی اهل سیاست که فریب است و دروغ
خدمتِ خلقِ ستمدیده، خطابش کردند
اول کار بسی وعدهیِ شیرین دادند
آخرش تلخ شد و نقشِ برآبش کردند
آنچه گفتند شود سرکهیِ نیکو و حلال
در نهانخانهیِ تزویر، شرابش کردند
پشت دیوار خری داغ نمودند و به ما
وصفِ آن طعم دلانگیز کبابش کردند
سالها هرچه که رِشتیم به امّید و هوس
بر سرِ دارِ مجازات، طنابش کردند
گفته بودند که سازیم، وطن همچو بهشت
دوزخی پر ز بلایا و عذابش کردند
زِ که نالیم که شد غفلت و نادانیِ ما
آنچه سرمایهیِ ایجاد سرابش کردند
لب فروبسته ز دردیم و پشیمانی و غم
گرچه خرسندی و تسلیم، حسابش کردند
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۸ ساعت 12:56نویسنده: توسط محمد مهدی طریقت
|

۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩