۩۩ ☫برآستان جانان (حکایت)جشن سده ☫ ۩۩۩

جشنی که در بهمن روز از بهمن ماه ( شب دهم بهمن ) با افروختن آتش ، طی مراسم ویژه ای ، برگزار می شود . در تقویم کهن ایرانی ، سال به دو بخش تقسیم می شد : فصل گرم از اول فروردین تا پایان مهرماه و فصل سرد از اول آبان تا پایان اسفند . روز دهم بهمن ، یعنی درست صد روز از زمستان می گذرد . این جشن با آتش که نزد همه اقوام و به ویژه ایرانیان بوده است رابطه ای ویژه دارد و منشأ آن به داستان پیدایش آتش در زمان هوشنگ پیشدادی برمی گردد که جشن سده را آيين نهاد هوشنگ برای شکار به صحرا رفت ماری دید سنگی به طرفش پرتاب کرد اما :

نشد مار کشته ولیکن ز راز

پدید آمد آتش از آن سنگ باز

از این اسطوره دو عامل ناساز زندگی ایرانی روبه روی هم قرار می گیرند : اهریمن ، مار را که مظهر و همریشه « مرگ » است پدید می آورد و اهورامزدا ، برای مقابله با او ، آتش را می آفریند و به این ترتیب آتش مقدس می شود .

گروهی نیز جشن سده را به فریدون نسبت می دهند که بعد از چیرگی بر ضحاک بفرمود آتش ها افروختند و شادی ها کردند . ایرانیان به یادگار این شادی ، هرسال در آن شب آتش می افروختند .

در دهمین روز از بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از پگاه بر بام خانه خود یا بر بلندی کوهستان گرد آورده‌اند، جشن سده آغاز می‌شود. در اشارات تاریخی این جشن همیشه به شکل دست جمعی و با گردهمایی همه مردمان شهر و محله و روستا در یک جا و با برپایی یک آتش بزرگ برگزار می شده است. مردمان در گردآوردن هیزم با یکدیگر مشارکت می کنند و بدین ترتیب جشن سده، جشن همکاری و همبستگی مردمان است.

برشمایان ، نژاده پارسیان ، خجسته !

از آتش سرخ تیرگی سوز

از روشنی آشیان بر افروز

اینک شده آتش نیایش

از خرمن گرم سوز سر کش

از دورِ شهنشهی کـــیانی

از چنگِ نژاده آســمانی

آورد تو را به نــزدِ فرهنگ

چون جو هر سفته از دل سنگ

افروخت به هیمه های سوزان

بس آتش پر فروغ وُ تابان

در روز نشاط وُ گاه خورشید

جشن سده را خجسته نامید

ای معبد مهر از تو روشن

هر گلخن مرده از تو گلشن

از نور تو آسمان هــویدا

دم سردی خاک گشته پیـــدا

مهر تو به خاک مرده جان باد

بر آب فسرده دل روان باد

دم سردی و هیبت زمستان

گرمی به فروغ خویش آسان

آری تو فـــروغ ایزدانی

آرایش بــــــزم موبدانی

جشن سده از تو یادگاران

میلاد سحر به شام تاران

از آتش جان فروز تابان

پیوسته چو بسته ای فرو زان

هر تیره که اهرمن بزاید

در پای فروغ تو نپاید

اینک به امید پاک دادار

آن یاور مهربان و غمخوار

برخیزبدست خود برفشان

وز شوق سرود تازه خوان

از هیمه اجاق برفروزان

غمنامه تیرگی بسوزان

اکنون که زمان شادمانی ست

هنگامه بزم و کامرانی ست

ای یار خجسته، ای نکو کار

از چهره نقاب غصه بردار

از عشق تو آتشی به پا کن

دلتنگی و خامشی رها کن

تا باد جهان به کام گلنوش

آیین کهن مکن فراموش

از آتش سرخ کن حکایت

از روشنی وُ سخن روایت

جشن سده وادی حقیقت

این بود حکایت ِ (طریقت)

تجربه نشان داده تاریخ مصرف شعار ها به سر رسیده و جامعه امروز گول شعار های دروغین را نخواهند خورد . پس اصول دین هنگامی در عرصه جامعه اجرا خواهد شد که فروع دین به مصلحت کنار گذاشته نشود . حکومت وقتی اسلامی می شود که رهبران و عوامل آن مقید به رعایت اصول و فروع در ظاهر و باطن خود باشند .

خــُلدستان طریقت(اصول تارخ مصرف +فروع آن )۩محمد مهدی طریقت <<خطبه دوم

https://s9.picofile.com/file/8292659050/a1080.gif