تک آنلاین

۩۩۩ ☫ خوساری☫۩۩۩

رفیقا جار کِردین ساربو نه

کمی گُوشدُروُ اِمشی کارونه

بیاد یار شیرین کُومِ دیرین

خدا رَحمت کِرو اُون آرونه

اگر اِمشی مُن اِز چونه برشتان

بَواژدین خِره گیران کار خوُنه

کمی با حیصله هاچین یاچن

بَرشتانی اِگر اِز چاک چونه

وصیت کِرتنم یاچن مُجازوُ

مجازوُ بشنِوُ اَهل زِمونه

به مِرزِنگشت ، چشم وُ دَسُ دیممِ

بشوران یگ کمی با اُوُ روُنه

تَنم تِی داروُ اِمشی ای رفیقا

نَروُن ای سارون ، اُشتر دیونه

مُن الَح ، الَح اِز یارون داران

رفیق مِهربون نا مِهربُونه

بیاد احمد بلبل مُن اِمشی

اِمگو دَرخُسان مینِ رخونه

(طریقت ) جی اِدی عُمرژ تِمُومُو

غنیمت زُ نبه این دوُ رُوُ زِمونه

شهر به ظاهر دور افتاده از مرکز ؛ در غرب اصفهان یکی از مراکز کهن تمدن ایران است . این شهر در دوره های مختلف در فرهنگ و دانش و ادبیات درخشیده است. آنچه از اسناد و مدارک موجود بر می آید در دوره ی قاجار شهر خوانسار از لحاظ تعداد با سوادان با توجه به جمعیت جزو باسوادترین شهرهای استان اصفهان به شمار می رفت نه اند. بیش از ۴۰۰ شاعر و خوشنویس و عالم تنها در عصر قاجار در این شهر بوده اند که در میان جمعیت تقریبا ۸۰۰۰ نفری خوانسار در آن دوره درصد خوبی را نشان می دهد. با روی کار آمدن سلسله قاجار ثبات نسبی در کشور به وجود آمد و امنیت برقرار شد و شرایط برای فعالیت های تجاری و کسب و کار و کشاورزی فراهم شد و رونق اقتصادی به سهم خود موجب رونق فرهنگی شد . در اوایل دوره قاجار در خوانسار محافل و انجمن های ادبی رونق گرفتند و شعر خوانی طرح شعر و نقد شعر در آن انجمن ها رایج شد. در هشت برگ قبل از شروع نسخه " هیات " فارسی ، تالیف ملا علی قوشچی مطالب قابل توجه درباره ی انجمن ادبی خوانسار عهد فتحعلی شاه قاجار ( حک ۱۲۱۱-۱۲۵۰ ق. ) دیده می شود : هشت برگ قبل از كتاب دارای چند غزل است از میرزا هدایت الله حریق و ملاعلی كاشانی حزین و اخگر خوانساری و شایق خوانساری و منعم خوانساری و محروم خوانساری و اسیر خوانساری و مطرب خوانساری و طایر خوانساری و مفتون خوانساری و وایل خوانساری و وامق و طبیب، تمام این غزلها در تضمین بیتی گفته شده كه میرزا ابوالقاسم در یكی از باغهای خوانسار به سال ۱۲۲۰ بدیهتا ساخته است: سنگ بر در می زند دل در سرای سینه ام كین زمان خواهم كنم پرواز در را باز كن این نسخه را محمد سلیم بن ملک حسنی نوری در یک شنبه شب عید اضحی ( ۱۰ ذیحجه ) سال ۱۱۳۱ ه. ق. کتابت کرده است است و به شماره ۱۲۷ در کتابخانه موسسه امام صادق ( علیه السلام در قم وجود دارد. (۱) در همین دوره شاعران دیگری همچون صفا قودجانی، عندلیب خوانساری ، مدهوش خوانساری ، هالک خوانساری ، میرزا جواد اسیر خوانساری ، داراب خوانساری ، میرزا محمد حسین سرور خوانساری نیز در این عهد یا کمی بعد از آن می زیسته اند. منابع -------------------------------------- ۱. فهرست نسخه های خطی کتابخانه موسسه امام صادق ( علیه السلام ) قم ص ۹۵.

۩۩۩ ☫درگوشه کاشانه بسی سوخت (طریقت) اشعار ☫ ۩۩۩

پائــیزِ بهارست که مستـــانه بهـارم
مستانه درین گوشه ی میـخانه بهـام

درویشم وُ بگذار لوطی منـشــــانه
نالوطیِ افشان به سـر شــانه بهارم

میخانه به گِرد سر من چـرخد وُ چرخان
از چرخشِ چــرخیـدن پیمانه بهارم

ای شاعر عشاق به دامی نشوم رام
بی دام تو در بی طــمــــع دانه بهارم

شعری وُ طواف حرمی بود سرودم
شمع است درین بزم چو پــروانـه بهـارم

مــن دُرّ یتیــم انجمنم سیــنۀ صحراست
زین روست یتـیـــمانه و دُردانــه بهارم

فرزانـه شمـــردند مرا در وطن امّـا
از بی وطنی چون هـمـــه دیوانه بهارم

با نی زن میخانه بـگو جـان به لب آور
تا با تـب و لب بـر لب جانانه بهارم

آن سلسله ی زلـف که زنار دلم بـود
در گردنـم آویز که دیـوانه بهارم

تقویم ِمغـان خاطرِ ایران قدیم است
این خاطره را بی چک و بی چانه بهارم

در زندگی افسانه شدم در همه آفاق
بگذار که در مرگ هم افسانه بهارم

در گوشه ی کاشانه بسی سوخت(طریقت)
آن شمع نبودم که به کاشانه بهارم