۩۩☫برآستان یلدا (طریقت) مزین: بازورِ = بی زور ☫۩۩

شبِ یلدایِ مــا شد شام منصور

شبِ منــصور را بردار منظور

دوبیتی وُ رباعی شد فراوان

صدای، سمفونی می آید از دور

شبِ یلدایِ مــا محزونِ محزون

دو چشمونُم، شده چون آبِ انگور

غزل می سازد اکنون شاعرانه

صدا می آید از، تنبور وُ ماهور

شبِ یلدایِ مــا فرزانگان را

هم اکنون کرده ای :، نوراٌعلی نور

(طریقت) شام یلدا شد مزیّـن

به طور واژگان بازورِ بی زور