.

در جشن برگ ریزان می یا شراب گلریز

گل شد گلآب وُ ساغر جامی به نام پاییز

افسونگریِ رنگ‌ ست ، زرد است و قرمز و سبز

آبان و آذر و مهر، ازعشق می خورد لیز

گویا غزل سرایان رفتند از این ولایت

مانده‌ علی و حوضش، بی باک وُ فتنه‌انگیز

شعر و ترانه گویا سُرنا کند به عالم

بر ما حرام گشته،شادی کن وُ نپرهیز

نقشی ز مهر ماه است آن برق در نگاهت

ققنوس باش و امشب چون آتشی به پا خیز

در فصل سیب و انگور از می بگو وُ از نور

در جام دوست نیرز، زین سرخ‌‌فام خونریز

۩محمد مهدی طریقت <<خطبه دوم