خلدستان : ترکیب بند (مجموعه اشعار) محمدمهدی طریقت
۩۩۩ ☫ مطلع (طریقت )السلام :بهترین حسن ختام ☫ ۩۩۩
بر لب خشکده ام نام تو می روید مدام
بهترین معشوقه ای از دور می گویم سلام
از تو دورم مطلع شرقی ترین انتظار
لیلی عشقم تمام عشق ها شد نا تمام
ماهتابی از شکاف وُ چهره ات شد نورِماه
می تراود از قلم ، تا دل بگیرد التیام
عاشقان بی شماری دور تو پروانه اند
می بری دل از هزاران مثل من، با هر کلام
حلقه در گیسو به دورت عاشق و دلداده ام
با زیارت نامه می آیم به قصد احترام
ناز چشمان تو وُ عشق تو را باید حبیب
باز می آید نسیم از عطر سیبت بر مشام
مادرت حوآ ، پدر آدم : تو در دشتِ بلا
ای مرامِ دوستی البته هستی خوش مرام
السلام ای غـافــل از عشق تو ، من
دل بصحرا می زنم از دشمنِ گسترده دام
شعر اینجا آشنا می پرورد، لبیک گو
بیت ها را چیده ام با احترام وُ انسجام
مطلع شعرِ(طریقت) بر لبِ خشکیده ام
اربعین شد عید قربان، بهترین حسن ختام
معشوقه ی ما تمام قند است وُ عسل
از طعم عسل نگــفـــته :نرخی ، زِ اَزل
ما تا به اَبد وصال «نسرین» طـلــب
معشوقه ی ما ، ساقی و می گشت وُغزل ...
ای سراپا شعله و گرما ، در آغوشم بگیر
بی تو من میمیرم از سرما ، در آغوشم بگیر
با نگاهت شور و مستی ریز بر جام دلم
هرکجا دیدی مرا ، آنجا در آغوشم بگیر
چشم من چون قاب عکسی ، خالی از تصویرتست
عکس خود بر دیده ام بنما ، در آغوشم بگیر
سینه ام لبریز و دل در التهاب از عشق تو
فارغم کن از غمت ، بازآ ، در آغوشم بگیر
نازنین ، آرام جانم ، روز و شب در لحظه ها
بی تو تنها میشوم ، تنها در آغوشم بگیر
با دل بی حوصله بازی چرا؟ ای گل ، نکن
وعده ی امروز را فردا ، در آغوشم بگیر
بوسه می گیرد (طریقت) آن لبان لعل را
همزمان با بوسه ی لبها ، در آغوشم بگیر
ح. (طریقت)
۩خــُلدستان طریقت(صفحه مژگان )۩۩️✍محمّدمهدی طریقت
![]()
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩