موسم جشن بهار عرب آرا شده است
این بهار عربی موجب رؤیا شده است

گر غبار غربت است بدان حکمت تقویم عرب
ای چلیپا زدهگان موج نکیسا شده است

از مسیحآ نفسی مست ندا می آید
ایهاالناس : چرا«کعبه» کلیسا شده است

هرآن که دید جمالش شکیب داد از دست
چراکه عاطفه‌اش شادی دل‌ها شده است

عروس حُسنِ خیالم چه ناز پیوند است
شکاف دلبرکان معدن تماشا شده است

به مقدمش گل خورشید از شعف گل ریخت
ز عطر یاس تنش گلشن اهورا شد

نشسته در دل عالم غزالِ ختم رُسُل
که زنده از نفسش حضرت مسیحا شد

بخوان ترانه‌ی پیوند، بخوان سرود ظفر
موسم باده‌ی «وحدت» چه مُصّفا شده است

فروغ روی «طریقت» هماره تابان است
پرتو سبزوُ بنفش خاتم«زیبا» شده است

✍️محمّدمهدی طریقت

آنکه نگذاشت نعره‌ای بزنم
غــزلی را فــشرده در دهنم

من‌که یک عمر زخم خوردم از او
منِ من نیست، لاجرم که ، "منم"

بسکه با خود همیشه در جنگیدم
جای سالم نمانده بر بدنم

دل بریدم ز هرچه ، نیکوئی
باید از هرچه نیک دل بکَنم

بعد عمری عزا، خدا را شکر
ای (طریقت) سفید شد : کفنم

۱۴۰۴

در سال نو رؤیای دیـــرین آرزو کن
در سفرهء امسال هفت سین آرزو کن

سرتا به پا چونگل شدی باضرب سیلی
در صورتی گلدار رنگین آرزو کن

از لحظه ی زیبای تحویلِ کهن بوم
از چکمه وُ پوتین وُ از چین آرزو کن

تبریکی از شوق وُ شعف آید به سویت
بر صورتت لبخند شیرین آرزو کن

آئینه وُ شاخ نبات وُ شمع وُ سبزه
بر سفره هفت سین نسرین آرزو کن

شعر (طریقت) دلربا وُ دیدنی تر
دیوان(خلدستانِ) زرین آرزو کن

بر جــانور های جهانِ آدمّـیت
در عاقبت پایانِ ننگین آرزو کن

✍️محمّدمهدی طریقت


۩#خــُلدستان طریقت (صفحه جدید )۩#✍ محمد مهدی #طریقت