شاعر / (طریقت )دوبیتی + شب یلدا +اشعار

۩۩۩ ☫ برآستان جانان (طریقت)شب یلدا ☫ ۩۩۩

![]()
در شب یلدا تو را ، گلخنــد لب هایت بخیر
جشن یلدا دیدنِ،آن روی چون ماهت بخیر
بــا(طریقت) بودنت،حتّیٰ اگر باشد شعار
عصـر یلدا تا سحـر ، با آن خیـالاتت بخیر


شب یلدا، شب شادی،شب آجیل و مهمانی
تمامِ عمرِ معشوقان پُــر از شب های طولانی
هزار وُ یک شب لیلا به آن وُ لحظه ای بگذشت
هزار وُیک شب یلدا چو دست آری ، مرنجانی
برایت شاعری شعری سراید شعر رنگانگ
هزار افسوس شعرش را به جان وُدل نمیخوانی
هزار وُ یک شب آغوش هزار وُ چهارصد باهوش
هزار وُ چارصد ، بوسه ، زدم شیرین وُ پنهانی
مپوشان رخ زدلدارت که دردش را دوا باشد
تو از نوشِ قدح پیــما شـرابِ سرخِ ربانی
اگر گیسوی یلدا را (طریقت) تار وُ تاریک است
خداوندآ: شب یلدا (سرودم) شـعـرِ نورانی
۩۩۩ ☫ یلدا : (طریقت) اشعار ☫ ۩۩۩

امشب شب يلداست كه با ساغر یلدا
پاي سخن و قصه اي از دلبر یلدا
گوييم هم از اول شب قصه ی دل را
قولی كه به صبح آيد و تا آخر یلدا
عمری كه سيه شد به سرِ مشق دفاتر
امشب گذرد بی قلم وُ دفتر یلدا
از سلسله ای بوی خوشی را نشنيديم
جز سلسله ی زلف كه از عنبر یلدا
اسماءِ خدا هست يكی اکبر وُ کبرا
کبراست چنین با صفتِ اكبر یلدا
سرِّ دلِ ما در دل ما هیچ نیرزد
رازی كه ازل بوده و تا محشر یلدا
امشب درِ آتشكده ی دل بگشائیم
امشب به درازای شبی در سر یلدا
امشب كه دَم ِ آخرِ آذر به امان است
هم در دل ما تا به سحَر آذر یلدا
ح.(طریقت)


ح(طریقت)
۩۩☫ اشعار/یلدا (طریقت )دعای یلدا ☫۩۩

یا رب سببی ساز که هنگام قیامت
در ذیل عنایات توباشیم زِهر بندملامت
خاک ره آن یار سفر کرده بیارید
تا سرمهءچشمان زلیخاکنم ازبهراقامت
گیسو زلیخا به ،کمند آمده مارا !
این دام نباید به درازآ بکشد وعدهء شامت
یا رب به کرامات وُعنایات فُزونت
یلدا شدوُ ما را به رهان از صف اضداد مُدامت
![]()

محمّدمهدی طریقت 
۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩