اشعار/ انجمن سوخته را شرح(طریقت ) کافیست+غزلیات( طریقت) اشعار مایه ناز

۩۩۩☫اشعار/ انجمن سوخته را شرح(طریقت ) کافیست ☫۩۩۩


۩۩۩ ☫غزلیات( طریقت) اشعار مایه ناز ۩۩۩


تـا رند وُ خــراباتی وُ دیوانه وُ مستیم
خــاموش نشینیم ، همینیم که هستیم
زان ساغر ِ ساقی که اَزل در کفِ ما کرد
پیوسته وُ تا شام اَبد سرخوش وُ مستیم
دوشینه شکستیم وُ فرو ریخت دو صدجام
امروزه به یک جام دو صد توبه شکستیم
بُگـسسته ز هر سلسله پیوند بریدیم
آهــسته به زنجیر سر زلف تو بستیم
افسانه ی عشاق به عشق تو نهادیم
برخاسته از جان به صف یار نشستیم
بر ما به حقارت مَـنِگر چونکه به فرصت
در رتبه بُـلنــدیم ولی از همه پستیم
در نقطه (طریقت) سر تسلیم نهادیم
وز روز اَلستیم عقابیم که با بازنشستیم
شانه بر زلف چلیپای پریشان اثر ست
حمله بر نای دلآشوب نیستان تَبر ست
دود آهی که به آتش بکشد عالم را
به تماشاکده ی گردش دوران نظر ست
حکمتی بوده اگر ساکن دنیا شده ایم
بیش از این دلهره لحظه تاوان دَمر ست
با شمایم که به شومینه هم ایمان دارید
کلبه ی یخ زده را درد زمستان کمر ست
قحطسالی شده این را همگان میدانند
مُرده رود است چنین وعده باران پَکر ست
قرص نانی به سر سفره اگر بود چه سود
وای اگر نیست بما نسخه ی ایمان نر ست
چـه کبابیم که با سوز جگر ساخته ایم
لقمه از مرغ مسمّایی وُ بِـریان خر ست
من که بلقیس سبا را به شما بخشیدم
طرح قالیچه شدن مرغ سلیمان قمر ست
انجمن سوخته را شرح (طریقت) کافیست
شعر ویران شده را مژده طوفان هنر ست
( صفحه جدید )۩#محمد مهدی #طریقت



۩۩۩ ☫ خــُلــِدستان طریقت ☫ ۩۩۩