۩۩۩☫ طریقت)شیرین ترین اشعارمن شعر(طریقت)۩۩۩

وا مانده‌ام در این هوای سرد پاییز
من مانده‌ام با قصه ای از غصه لبریز
در هر پگاهی نغمه هائی جالب انگیز
بیدار می‌گردم، چو مرغان سحرخیز
بی‌من محال‌ست درد جاویدان بماند
با درد وُ غم هستم دمادم در گلاویز
من بی‌ فروغ جلوه‌ات، یلدای تاریخ
من با فروغ روی تو، صبح دل‌انگیز
خُنـیـاگرانه می زنم من جار درجار
تب می‌زنی در قلب من تبریز نیریز
یک امشبی هُرم نفس‌هایت نباشد
تا صبح می‌نالم چو مرغان شب‌آویز
باید همیشه در تب عشقت بسوزم
شاید بگردی لحظه‌ای در شهر تبریز
شیرین‌ترین اشعارمن، شعر (طریقت)
من خسرو پرویز هستم ، جانِ پرویز

***

روزگارم زرد چون پاییز باشد نازنین
حال من با نم نمی لبریز باشد نازنین

بامترسک های شهرم هم قسم می شد دلم
باتو فصل دیگر جالیز باشد نازنین

تا قیامت می کند مویم پریشان دست باد
باچنین فصلی که رستاخیز باشد نازنین

عهد بستم باخزان وچتر باران خورده ای
هر قراری جاده ی تبریز باشد نازنین

عشق چون افتاد در دلها هیاهو می کند
می نویسم تا ملال انگیز باشد نازنین

واژه های خالی از معشوق می خواهم چکار
شعر می گویم جنون آمیز باشد نازنین

۩۩۩☫برآستان جانان :حزین (طریقت) لاهیجی ☫۩۩۩

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

در دام مانده باشد، صيّاد رفته باشد

آه از دمي كه تنها با داغ او چو لاله

در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد

خونش به تيغ حسرت يارب حلال بادا

صيدي كه از كمندت آزاد رفته باشد

از آه دردناكي سازم خبر دلت را

روزي كه كوه صبرم بر باد رفته باشد

پر شور از حزين است امروز كوه و صحرا

مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد

- حزین لاهیجی

ح(طریقت)

محمّدمهدی طریقت ۩خــُلدستان طریقت( جدید )

درین جهان بی کسی، دَم از دفاع زِرِ نزن
ز دشت پُر ملال سور ، نم از دفاع زِرِ نزن

یکی ز شب گرفتگان عبا به سر نمی کند
بیا به کوچه های شب غم از دفاع زِر نزن

نشسته ام در انتظار که آمد اسبِ بی سوار
دریغ جام وُ جامِ جم : جم از دفاع زِر نزن

گذر گهی(نوار گون ) اسد نوای پُر فسون
دفاع کن ، دفاع کن رَم از دفاع زِرِ نزن

غزل خراب وُ شامِ غم خراب تر نمی شود
خم است خنجر غمت: خم از دفاع زِرِ نزن

چه حشمت است پاسخت زراهوارِ بسته ات
برو به هیچ کس مگو دُم از دفاع زِرِ نزن

نه سایه دارم از حرم نه قم نه رُم نه دُم نه سُم
شبانه شعر انقلاب (مَم) از دفاع زِر نزن

۩#خــُلدستان طریقت (طنز+دفاع حرم)۩#محمد مهدی #طریقت